تحلیل بنیادی چیست؟

مفاهیم بورس
تحلیل بنیادی چیست؟
علیرضا فرشید
نویسنده: علیرضا فرشید
05 دی 1401

در این مقاله میخواهیم به سوال تحلیل بنیادی چیست؟ پاسخ دهیم  و به انواع تحلیل بنیادی بپردازیم و ابزارهای مورد نیاز برای تحلیل بنیادی را بررسی نماییم. “فعالیت در بازار سرمایه بدون تحلیل نمی‌شود” این سخن ترجیع‌بند حرف‌های اکثر فعالین بازار است. اکثر ما با انواع تحلیل رایج در بازار آشنایی داریم. تحلیل تکنیکال که به بررسی رفتار قیمتی نماد‌ها روی چارت قیمت ـ زمان می‌پردازد.

تابلوخوانی که به رفتار بازیگران روی نمادها و ورود و خروج پول اشاره می‌کند. و تحلیل بنیادی که به عوامل اقتصادی و مالی موثر بر شرکت‌های بازار سرمایه می‌پردازد. در این نوشتار فردانامه می‌خواهیم قدری با هم در مورد تحلیل بنیادی، چرایی استفاده از آن و انواع آن بپردازیم. با ما همراه باشید.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی نوعی از تحلیل است که به سرمایه‌گذار کمک می‌کند اثر عوامل بنیادی در فعالیت یک شرکت را با استفاده از صورت‌های مالی و داده‌های اقتصادی بررسی کرده و بتواند دورنمایی از سودسازی و در نتیجه آن ارزش شرکتی که قصد سرمایه‌گذاری در آن را دارد پیدا کند. این تحلیل انواع و روش‌های مختلفی دارد که در ادامه به آن می‌پردازیم.

انواع تحلیل بنیادی

تحلیل از کل به جزء: در این نوع از تحلیل بنیادی، تحلیل‌گر با رصد عوامل کلان و روند متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید ناخالص داخلی، تورم، میزان نقدینگی، نرخ بیکاری، نرخ ارز، سیاست‌های دولت و نرخ کالاهای پایه به جمع‌بندی مشخصی از صنایعی که از این موارد تاثیرپذیری بیشتری دارند می‌رسد. پس از انتخاب صنعت هدف، شرکت‌های فعال در آن‌ صنعت و سهم هر کدام از بازار را پیدا کرده و به بررسی آن‌ها می‌پردازد. در نهایت با انتخاب در بین بهترین شرکت‌های رد شده از فیلترهای فوق به انتخاب نماد یا نمادهای مورد نظر دست می‌زند.

تحلیل از جزء به کل: در این مدل برخلاف مدل بالا، تحلیل‌گر با رصد بازار و انتخاب نمادی که احساس می‌کند اقبال بیشتری به آن در آینده وجود خواهد داشت، به بررسی فعالیت شرکت و سودآوری آن می‌پردازد. سپس به بررسی شرکت‌های هم‌گروه و رقیب پرداخته و در نهایت پس از آن به اثر عوامل کلان اقتصادی بر این سودآوری پرداخته و نتایج اولیه تحلیل خود را اثبات یا رد می‌کند.

ابزار تحلیل بنیادی

مهم‌ترین ابزار یک تحلیل‌گر بنیادی، صورت‌های مالی شرکت‌هاست. شرکت‌ها در بازه‌های زمانی که توسط قانون مشخص شده است اطلاعات فعالیت خود را منتشر می‌کنند. این اطلاعات در قالب‌های صورت عملکرد ماهانه و صورت‌های مالی فصلی منتشر می‌شوند. علاوه بر این شرکت‌های بازار سرمایه موظف هستند در صورتیکه اتفاق، تصمیم یا رویدادی که بر عملکرد شرکت موثر است را در قالب اطلاعیه افشا نمایند. مرجع اصلی کلیه اطلاعات فوق در بازار سرمایه ایران وبسایت کدال است.

در صورت‌های عملکرد ماهانه، میزان تولید و فروش شرکت همراه با نرخ‌ها و مبالغ آن‌ها منتشر می‌شود. این گزارش‌ها همانطور که در نام آن‌ها آمده است، پس از پایان هر ماه منتشر می‌شوند.

صورت‌های مالی فصلی در پایان هر ۳ ماه از فعالیت شرکت‌ها منتشر می‌شود. مثلا اگر سال مالی یک شرکت از ابتدای فروردین شروع و در پایان اسفند به پایان برسد، شرکت در پایان فصل بهار، صورت مالی ۳ ماهه و در پایان فصل تابستان صورت‌مالی ۶ ماهه، در پایان پاییز صورت مالی ۹ ماهه و در پایان زمستان صورت مالی سالانه را منتشر می‌کند. ذکر این نکته ضروری‌ست که سال مالی اکثر شرکت‌های بازار سرمایه ایران به همین صورت است اما تعدادی از شرکت‌ها نیز هستند که سال مالی آن‌ها به این صورت نیست.

مثلا شرکتی که شروع سال مالی آن ابتدای خردادماه باشد، صورت مالی ۳ ماهه‌اش مربوط به خرداد، تیر و مردادماه را پس از پایان مرداد منتشر خواهد کرد.

صورت‌های مالی ۶ و ۱۲ ماهه شرکت‌های بازار سرمایه ایران طبق قانون موظف به حسابرسی هستند اما این اجبار در مورد صورت‌های مالی ۳ و ۹ ماهه نیست. علاوه بر صورت‌های مالی، شرکت‌ها در ضمیمه آن‌ها هر ۳ ماه گزارش تفسیری مدیریت شرکت را نیز منتشر می‌کند. در این گزارش توضیحاتی در مورد شرکت، نحوه فعالیت آن، ریسک‌ها و فرصت‌ها، طرح‌های در دست اجرا و نحوه رویکرد مدیریت به شرکت ذکر می‌شود.

در صورت‌های مالی حسابرسی شده که گفتیم مربوط به صورت‌های مالی ۶ ماهه و سالانه است، علاوه بر گزارش تفسیری مدیریت، نظر حسابرس و یادداشت‌های همراه صورت‌مالی نیز منتشر می‌شود. در بخش نظر حسابرس قانونی، به تفصیل نحوه حسابرسی و قابلیت اتکای اطلاعات منتشر شده در صورت‌های مالی که مسئولیت آن با مدیریت شرکت است را مطرح و اظهار نظر حسابرس در مورد آنها افشا می‌شود. این اظهار نظر به صورت‌های مطلوب، مشروط و مردود رتبه‌بندی می‌شود.

تحلیل بنیادی چیست؟
اجزای صورت‌های مالی

صورت‌های مالی دارای ۳ جزء اصلی هستند.

صورت سود و زیان: در این بخش از صورت‌های مالی میزان درآمدهای شرکت اعم از درآمدهای عملیاتی و غیرعملیاتی (سرمایه‌گذاری‌ها) و هزینه‌ها اعم از هزینه‌های تولید و فروش، هزینه‌های مالی و مالیات شرکت در دوره زمانی مورد گزارش ارائه می‌شوند. برآیند این درآمدها و هزینه‌ها، سود یا زیان شرکت را شکل می‌دهد.

ترازنامه: ترازنامه یا با استاندارد جدید صورت وضعیت مالی نمایان‌گر وضعیت دارایی‌ها در یک سو و بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام در سوی دیگر است. همانطور که از نام ترازنامه استنتاج می‌شود، دارایی‌های یک شرکت برابر با مجموع بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام است. افزایش یا کاهش در سمت دارایی‌ها با افزایش یا کاهش در سوی دیگر همراه است. بر خلاف صورت سود و زیان که نمایان‌گر یک دوره است، ترازنامه نشان‌دهنده وضعیت شرکت در تاریخ مورد گزارش از ابتدای عمر شرکت است.

صورت جریان وجوه نقد: این بخش از صورت‌های مالی حاصل گردش وجوه نقد شرکت در دوره مورد گزارش است. اینکه شرکت چه مقدار پول نقد در این دوره هزینه کرده یا به دست آورده است و محل تخصیص یا تامین این وجوه از چه محلی بوده است در این بخش گزارش می‌شود.

هر ۳ بخش اساسی صورت‌های مالی به هم مرتبط است. بعنوان مثال سود حاصل از عملیات شرکت در بخش سود یا زیان انباشته ترازنامه تاثیر می‌گذارد یا وجوه نقد پایان دوره گزارش شده در صورت جریان وجوه نقد به وجه نقد و بانک ترازنامه اضافه می‌شود. یک تحلیل‌گر بنیادی بایستی از هر ۳ جزء صورت‌های مالی در برآورد خود استفاده نماید و اکتفای صرف به صورت سود و زیان می‌تواند باعث خطا در برآورد آتی وی شود.

نسبت‌های مالی

یکی از موارد مهم در برآورد وضعیت بنیادی یک شرکت، استفاده از نسبت‌های مالی است. در علوم مالی در طول زمان، نسبت‌هایی به وجود آمده‌اند که هر کدام نشان‌دهنده قدرت یا ضعف شرکت مورد بررسی‌ست. بعضی از مهم‌ترین این نسبت‌ها را در ادامه نام می‌بریم.

نسبت‌های سودآوری:

نسبت سود خالص به فروش: این نسبت همانطور که از نام آن پیداست حاصل تقسیم سود خالص گزارش شده در صورت سود و زیان بر میزان فروش گزارش شده است. به این نسبت حاشیه سود خالص نیز گفته می‌شود.

نسبت سود عملیاتی: این نسبت حاصل تقسیم سود عملیاتی گزارش شده در صورت سود و زیان به فروش است و به آن حاشیه سود عملیاتی نیز می‌گویند.

نسبت سود ناخالص: این نسبت حاصل سود ناخالص (کسر بهای تمام شده از فروش) تقسیم بر فروش است. به این نسبت هم حاشیه سود ناخالص می‌گوییم.

برای مطالعه ی بیشتر در مورد این نسبت ها مقاله ی نسبت های سودآوری را مطالعه فرمایید.

تحلیل بنیادی چیست؟

نسبت‌های فعالیت

دوره گردش موجودی مواد و کالا: این نسبت گزارش دهنده تعداد روزهایی‌ست که از تهیه مواد اولیه تا فروش محصول به طول می‌انجامد. هر چقدر این دوره کوتاه‌تر باشد، بهره‌وری شرکت بهتر است.

دوره وصول مطالبات: این نسبت تعداد روزهایی را که شرکت پس از فروش محصول، وجه حاصل از فروش را دریافت می‌کند نشان می‌دهد.

نسبت‌های نقدینگی

نسبت جاری: این نسبت از تقسیم دارایی‌های جاری به بدهی‌های جاری به دست می‌آید. نسبت جاری به صورت ساده بیان‌گر آنست که شرکت چقدر توان پاسخگویی به مطالبات بستانکارانش در کوتاه‌مدت را دارد.

نسبت آنی: در نسبت جاری کل دارایی‌های جاری را فرض قابل نقد شدن و پاسخ‌گویی به بدهی‌های جاری فرض می‌کنیم. اما در نسبت آنی، فقط دارایی‌های قابل تبدیل سریع به نقد را ملاک قرار می‌دهیم و دارایی‌هایی مثل پیش‌پرداخت‌ها و موجودی مواد و کالا را از صورت کسر در نسبت جاری حذف می‌نماییم.

لازم به ذکر است که استفاده از نسبت‌های مالی به خودی خود باعث درک صحیح از شرکت نمی‌شود و بایستی روند این نسبت‌ها در طول زمان را به دقت بررسی و عوامل موثر در نوسانات آن‌ها را یافته و درک کنیم.
در این نوشتار به نسبت‌های مالی دیگری مثل بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارایی‌ها اشاره نکردیم. چون در بازار سرمایه ایران با توجه به تورم و به روز نبودن ارزش دارایی‌ها و در نتیجه‌ آن سرمایه، قابلیت استفاده چندانی برای این نسبت‌ها قائل نیستیم.

انواع تحلیل بنیادی

حالا که باختصار با اجزای صورت‌های مالی و نسبت‌های مالی آشنا شدیم چند روش تحلیل بنیادی قابل استفاده در بازار سرمایه ایران را به طور خلاصه نام می‌بریم.

روش‌‌های گذشته نگر

یکی از پر استفاده‌ترین روش‌های تحلیل بنیادی گذشته‌نگر، روش بررسی نوسانات سود خالص گزارش شده است. به این صورت که سود خالص گزارش شده در هر صورت سود و زیان را با دوره قبل آن و دوره‌ متناظر با آن در سال‌های گذشته مقایسه و روند آن را بررسی می‌کنند. استراتژی ویلیام اونیل یا کانسلیم بر این پایه بنا شده است.

روش‌های آینده‌نگر

روش‌های آینده‌نگر مبنی بر استفاده از محاسباتی که عموما با استفاده از اطلاعات صورت‌های مالی و پیش‌بینی دوره‌های پیش رو انجام می‌شود و وضعیت شرکت در سال یا سال‌های آینده را برآورد می‌کند، بنا شده است. این برآوردها که بعنوان تخمین ارزش شرکت یا ارزشگذاری نیز شناخته می‌شوند، خود به چند دسته تقسیم شده‌اند.

روش‌های مقایسه‌ای

این روش‌ها با استفاده از نسبت‌های مهمی مانند نسبت قیمت به سود خالص P/E یا نسبت قیمت به فروش P/Sانجام می‌شود. به این صورت که قیمت به سود خالص یا فروش پیش‌بینی شده در برآورد را با همین نسبت در شرکت‌های هم‌گروه یا تاریخ خود شرکت مقایسه می‌کنند. حتما با اصطلاح P/E آینده‌نگر یا فوروارد مواجه شده‌اید. این عبارت، همان P/E برآورد شده در تحلیل است که با گذشته خود شرکت یا شرکت‌های مشابه قیاس می‌شود.

فرضا اگر P/E تاریخی در شرکتی ۸ باشد و با توجه به قیمت حاضر و سود تخمین زده شده برای آن، نسبت P/E آینده‌نگر ۵ را برآورد کنیم انتظار داریم قیمت به اندازه ۳ واحد افزایش در P/E رشد داشته باشد.

روش‌های تنزیل جریان نقدی

تنزیل جریانات نقدی، بر این پایه استوار است که ارزش یک شرکت عبارتست از مجموع جریان‌های نقدی‌ای است که در آینده ایجاد خواهد کرد. فرضا دارایی‌‌ای سالانه ۱۰۰ هزار تومان مادام العمر به شما پرداخت می‌کند، با تنزیل ارزش هر کدام از این ۱۰۰ هزارتومان‌ها به حال حاضر ارزش روز آن مشخص می‌شود. بدیهی‌ست ۱۰۰ هزارتومان امسال ارزشش از ۱۰۰ هزار تومان سال بعد و سال‌های بعدی بیشتر است.

روش DDM

این روش به نام مدل تنزیل سود‌های نقدی DPS شناخته می‌شود. در این روش تحلیل‌گر برآورد می‌کند که در سال‌های آتی شرکت چه مقدار سود می‌سازد و چه مقدار از آن را به صورت سود نقدی در بین سهامداران خود تقسیم خواهد کرد. از تنزیل مجموع این مبالغ به ارزش شرکت می‌رسد.

روش FCFE

این روش بنام جریانات نقد آزاد سهامداران شناخته می‌شود. در این روش با محاسبه جریانات نقد آزادی که شرکت با فعالیت خود برای سهامداران در سال‌های آینده ایجاد خواهد کرد و تنزیل ارزش آن‌ها به حال حاضر، به ارزش شرکت می‌رسیم.

روش FCFF

این روش را بنام جریانات نقدی آزاد شرکت می‌شناسیم. در این روش تحلیل‌گر با محاسبه جریان نقد آزادی که برای خود شرکت ساخته می‌شود و تنزیل آن‌ها به حال حاضر به ارزش واقعی شرکت می‌رسد.
بدیهی‌ست تمام روش‌های برآورد ارزش، وابستگی مستقیم به پایداری شرایط مبنی بر مفروضات تحلیل‌گر و همچنین تسلط وی بر روش تحلیلی داشته و در صورت تغییر شرایط یا خطای تحلیل، ارزش‌های برآوردی با خطا همراه خواهد بود.

سخن پایانی

در این مقاله فردانامه به اختصار در مورد آشنایی با تحلیل بنیادی، ملزومات و روش‌های آن صحبت کردیم و سعی بر این بود که مخاطب محترم فردانامه با اصطلاحات و کاربرد واژه‌های مورد استفاده در تحلیل بنیادی آشنا شود و بتواند در صورت علاقه، مطالب مرتبط را دنبال نماید. خوشحال خواهیم شد که نظر خود را در ارتباط با مطلب با ما در میان بگذارید و فردانامه را جهت بهتر شدن همیاری کنید.

چقدر این پست برایتان مفید بود؟
1
2
3
4
5
5 از 5 از 3 رای

نظر خود را با ما در میان بگذارید

لغو پاسخ