همواره یکی از دغدغههای معاملهگران بازارهای مالی، استفاده از ابزارهای کمکی برای تحلیل تکنیکال است، تا بدین وسیله بتوانند بهترین نقاط ورود و خروج سهام را پیدا کنند. ابزارهای مختلفی در این حوزه وجود دارد، از آموزش کانالها و خطوط روند گرفته تا اندیکاتورها.
اندیکاتورها ابزار کمکی مناسبی هستند که میتوانند به معاملهگران کمک کنند. به مرور زمان اندیکاتورهای بسیار زیادی ساخته شده است. هرکسی هم میتواند با تفکرات و ایدههای خودش یک اندیکاتور ابداع کند. اما اندیکاتورهای معدودی هستند که مقبولیت جامعی بین تحلیلگران داشته باشند.
در این مقاله سعی میکنیم نحوهی کار با اندیکاتور RSI را بررسی کنیم، که یکی از محبوبترین و رایجترین اندیکاتورهای تاریخ بازارهای مالی است.
انواع اندیکاتورها
اندیکاتورها دارای 3 گروه اصلی هستند:
1. اندیکاتورهای روندنما (Trend Indicators): وظیفهی این اندیکاتورها تشخیص جهتدار یا بدون جهت بودن حرکت قیمت سهام (رمز ارز، جفت ارز و …) و بازار است. اگر بازار رونددار بود، این اندیکاتورها در وهلهی بعدی به ما نشان میدهند که روند سهام نزولی است یا صعودی. رایجترین اندیکاتورهای روندنما شامل انواع میانگینهای متحرک (Moving Average)، ایچیموکو (Ichimoku) و باند بولینگر (Bollinger Bands) میباشند. این اندیکاتورها تحت عنوان اندیکاتورهای Trend Follower یا به اختصار Trend طبقهبندی میشوند، که به معنی این است نحوهی حر;ت روند را مد نظر دارند و معمولاً بر روی نمودار اصلی قیمت رسم میشوند.
2. اندیکاتورهای نوساننما / نوسانساز (Oscillators): اندیکاتورهای نوساننما یا اُسیلاتور، با هدف صدور سیگنال خرید و فروش طراحی شدهاند. مهمترین وظیفهی اسیلاتورها یافتن بهترین نقاط ورود و خروج به سهام در سریعترین حالت ممکن است.
اسیلاتورها اغلب در یک محدودهی مشخصی نوسان میکنند و در صورتی که از اعداد خاصی عبور کنند، سیگنالهایی مبنی بر خرید و فروش سهام صادر میکنند. معروفترین اُسیلاتورها مکدی (MACD)، RSI، استوکاستیک (Stochastic) و مومنتوم (Momentum) هستند. اسیلاتورها معمولاً در فضایی جدا از نمودار قیمتی سهام رسم میشود.
3. اندیکاتورهای حجمی (Volume Indicators): این اندیکاتورها میزان ورود و خروج پول از سهام و چرخش نقدینگی در آن را محاسبه میکنند. اندیکاتورهای حجمی با استفاده از محاسباتی که بر روی حجم معاملات یک سهم خاص انجام میدهند، سعی میکنند جریان پول هوشمند را شناسایی کنند. در مقالهی “اندیکاتور حجم معاملات” به بررسی این مورد پرداختیم.
تاریخچه RSI
اندیکاتور RSI (Relative Strength Index) یا شاخص قدرت نسبی، یکی از اندیکاتورهای ایجاد شده توسط “جِی.ولز وایلدر” (J. Welles Wilder) است. وایلدر اولین بار این اندیکاتور را در کتاب مشهور خود با نام “مفاهیم نوین در سیستمهای معاملاتی تکنیکال” (New Concepts in Technical Trading Systems) در سال 1978 به بازارهای مالی معرفی کرد. پس از گذشت بیش از چهل سال، همچنان اندیکاتور rsi یکی از پرطرفدارترین اندیکاتورها نزد تحلیلگران تکنیکال است.
وایلدر از افراد بسیار تأثیرگذار بر تحلیل تکنیکال بود و بسیاری او را به نام پدر اندیکاتورها میشناسند. شهرت وایلدر به دلیل ابداع اندیکاتورهای مهم و پرکاربردی است که جهت تحلیل نمودارها معرفی کرده است. از مهمترین اندیکاتورهای وایلدر میتوان به شاخص قدرت نسبی (RSI)، میانگین جهتدار (ADX) و پارابولیک سار(PSAR) اشاره کرد.
فلسفه وجودی اندیکاتور RSI
اکثر مردم عوام به اشتباه تصور میکنند اگر قیمت یک سهام مقدار زیادی اصلاح کرده باشد، به معنی این است که آن سهم مرغوب و ارزنده شده و اکنون شرایط بهتر و جذابتری برای خرید دارد. یکی از بدترین کارها در بازارهای مالی و سرمایه این است که یک سهم (رمزارز، جفت ارز و …) را صرفاً به دلیل اینکه شدیداً اصلاح کرده، با این تصور که لابد این اصلاح قیمتی موجب ارزندگی سهم شده است، خریداری نماییم. در بازارهای مالی لزوماً ارزانی دلیلی بر ارزندگی نیست. بدون شک کسی که در بورس صرفاً به دنبال خرید سهمهای زیاد افت کرده باشد، نهایتاً ضرر کرده و مجبور به ترک این بازار خواهد شد.
همانطور که در رشد شدید بورس ایران در سالهای 98 و 99 و افت پس از آن، این پدیده را بارها مشاهده کردیم. چه بسیار افرادی که در این افتها گمان کردند سهم بیش از این ریزش نخواهد داشت، اما دیدیم که باز هم سهم سقوط کرد. بسیار سهامی بودند در این دوران که حتا تا 90% از اوج قیمت تاریخیشان ریزش کردند! در حالی که هر روز سهامدارانش پیش خود میگفتند از این بیشتر که نمیتواند بریزد، ولی باز هم میریخت. دغدغهی وایلدر این بود که چگونه در یک بازار صعودی، سهامی را پیدا کند که در سیکل بعدی بازار، زمانی که بازار شروع به اصلاح یا ریزش میکند، افت قیمت کمتری را تجربه کند.
او میدانست که برخلاف آنچه عوام تصور میکنند، سهامی که در بازار ریزشی بتوانند خود را حفظ کند و افت قیمت کمتری را تجربه کند، در موج صعودی بعدی رشد بیشتری را تجربه خواهد کرد. فاکتوری که وایلدر به آن رسید، تقابل کندلهای صعودی در برابر کندلهای نزولی بود. او به این نتیجه رسید که هرچه نمودار سهام در روندهای صعودی کندلهای محکم و قویتری نسبت به کندلهای روند نزولی سهم بسازد، این سهم دارای پتانسیل و ارزندگی بیشتری است.
اندیکاتور RSI
وایلدر عبارت زیر را RS (Relative Strength) یا “قدرت نسبی” گذاشت. همچنین آن را Market Gain یا بازدهی بازار هم میگویند:
او میخواست شاخصش برای همهی سهمها قابل مقایسه و قابل داوری باشد، پس تصمیم گرفت سقف و کف نوسانات را بین 0 تا 100 محدود کند. وی فرمول اندیکاتور RSI را به شکل زیر نشان داد و آن را “شاخص قدرت نسبی” نامید:
میتوان گفت RS یا قدرت نسبی، به نوعی بیانگر بازدهی سهام است. زیرا این شاخص متوسط رشد قیمتی در یک دوره را با متوسط افت قیمتی در همان دوره میسنجد. RSI نیز کاملاً مشابهRS است، با این تفاوت که آن را دی یک بازهی 0 تا 100 بیان میکند.
پس شاخصهای RS و RSI به مقایسهی کندلهای سبز صعودی در برابر کندلهای قرمز نزولی در یک بازه زمانی مشخص میپردازد. نهایتاً میتوان گفت RSI بیانگر قدرت خریداران نسبت به قدرت فروشندگان است. نحوهی نامگذاری این اندیکاتور هم اشاره به همین تعریف دارد.
در شکل زیر به صورت شماتیک به بررسی RSI پرداخته شده است:
روند هر دو نمودار صعودی است. اما نمودار 2 دارای روند صعودی ضعیفی است، به طوری که کندلهای نزولی قرمز بزرگی در برابر کندلهای صعودی سبز دارد. در نتیجهRSI این نمودار نسبتاً ضعیف و برابر با 59% است. اما نمودار 1 دارای روند صعودی پرقدرتی است، به گونهای که کندلهای نزولی قرمز در برابر کندلهای صعودی سبز، بسیار ضعیف و کمقدرت هستند. در نتیجهRSI این نمودار قوی و برابر با 82% است. شایان ذکر است که RSI، یک اندیکاتور متقدم یا پیشفاز (Leading Indicator) است. به این معنی که قصد پیشبینی رفتار آتی قیمت سهم را دارد و هدف غایی آن ارائهی سیگنال خرید و فروش سهم است.
تفسیر RSI
RSI مانند یک دماسنج است که میزان قدرت و هیجان خریداران (سمت تقاضا) را در بازار نشان میدهد. در اصل RSI میزان درصدی از فعالان بازار را نشان میدهد که نسبت به آن سهام (یا کلیت بازار) خوشبین و حاضر به خرید آن سهم هستند. مثلاً وقتی میگوییم RSI یک سهم 40 است، یعنی حدوداً 40% از اهالی بازار به آن سهم خوشبین هستند و مابقی مخالف ایشان اند.
باید دقت نمود که در این تعریف منظور از اهالی بازار، سهامدارانی است که آن سهم را در اختیار دارند و نظر سایر افراد در حیطهی بررسی مان نیست. زمانی که RSI بر روی عدد 100 باشد، یعنی قدرت بازار به طور کامل در اختیار خریداران است و فروشندگان اثر و قدرتی در روند سهم ندارند. در این شرایط شور و اشتیاق در سمت خریداران بسیار غالب است. زمانی که RSI روی 0 باشد، یعنی قدرت بازار به طور کامل در اختیار فروشندگان است و خریداران اثربخشی خاصی ندارند. در بورس ایران زمانی این موضوع رخ میدهد که آن سهم برای چند روز متوالی صف فروش سنگین باشد.
در این شرایط عجلهی خریداران برای فروش و خروج از سهم واضح است. زمانی که RSI روی عدد 50 باشد، یعنی خریداران و فروشندگان به تعادل رسیدهاند و هیچ غلبهای در بازار مشاهده نمیشود. نصف سهامداران نسبت به آینده خوشبین هستند و حاضرند آن سهم را بخرند، نیمهی دیگر هم به سهم بدبین هستند.
بازار در حالت خنثی و بدون روند و اصطلاحاً “وضعیت صفر” قرار گرفته و سهامداران منتظر خروج از بلاتکلیفی هستند. پس RSI جهت روند، قدرت خریداران، خوشبینی یا بدبینی و نوع شور و اشتیاق معاملهگران یک سهم را نشان میدهد. هرچه این عدد بزرگتر و به 100 نزدیکتر باشد، یعنی روند صعودی قویتری جریان دارد و طبیعتاً خریداران شوق بیشتری دارند.
هرچه هم قدرت خریداران بیشتر باشد، پس شاخص طمع سریعاً رشد میکند و بالاتر میروند. سهامداران فعلی ترجیح میدهند مقداری بیشتر با سهم بمانند و سود بیشتری بگیرند. معاملهگران خارجی هم وقتی این جَو غالب خریداران را میبینند، تهییج شده و آنها ریسک و طمع میکنند و وارد سهم میشود.
زمانی هم که قدرت بازار در دست فروشندگان باشد، شاخص ترس با سرعت زیاد میگردد. سهامداران فعلی وقتی جَو فروختن سهام توسط اکثریت فروشندگان را میبینند، آنها هم ترسیده و ترجیح میدهند با ضرر از سهم خارج شده و بفروشند. در بازارهای دوطرفه هم نوسانگیران ترجیح میدهند پوزیشن شورت باز کنند و روی افت قیمت شرط ببندند. پس همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده، این شاخص به نوعی نمایشگر میزان ترس و طمع غالب در بازار هم است.
فرض کنید “قیمت” سهم یک خودرو باشد که در حال حرکت روی نمودار است. رانندهی این خودرو گاهی اوقات پدال گاز را فشار بسیاری میدهد و با تمام سرعت رو به جلو حرکت میکند. گاهی اوقات نیز ترمز کرده و سرعت حرکت خود را کاهش میدهد. گاهی اوقات هم به هر دلیلی، کاملاً توقف نموده و شروع به حرکت با دندهی عقب میکند.
در این تعبیر، برایند سهامداران و معاملهگران سهم، رانندهی خودرو است و RSI هم مانند عقربهی دور موتور خودرو است. وقتی راننده شروع به گاز دادن میکند، دور موتور و RSI زیاد شده و از 50 به سمت اعداد بالاتر و نهایتاً 100 میرود. زمانی هم که راننده ترمز میکند و سرعت خودرو را کاهش میدهد، موتور آرام میگیرد و RSI و دور موتور افت میکند. زمانی که خودرو متوقف میشود، RSI عدد 50 را نشان میدهد. زمانی هم که راننده رو به عقب حرکت کند، RSI از 50 شروع به افت کرده و تا 0 میآید.
ویژگیهای فنی RSI
همانطور که گفتیم RSI از فرمول زیر به دست میآید:
مبنای محاسبات فرمول فوق، یک دورهی زمانی مشخصی (پریود یا دوره تناوب) است که شامل چندین کندل متوالی از آن سهم است. وایلدر توصیه میکند از پریود 14 کندلی برای RSI استفاده کنیم. به اعتقاد او این دوره زمانی بسیار مناسب است و هنوز هم اکثر تحلیلگران از همین تناوب استفاده میکنند. ضمن اینکه تنظیمات پیشفرض نرمافزارها و سایتهای تحلیل تکنیکال هم همین عدد است. البته دورهی تناوب را در صورت نیاز میتوان تغییر داد. میتوان آن را از 14 کندل به تعداد بیشتر یا کمتری تغییر داد.
شایان ذکر است که ما نیازی به دانلود اندیکاتور RSI نداریم و برای فعال کردن آن، کافیست آن را در قسمت اندیکاتورهای نرمافزار یا سایت جستجو و سپس آن را به چارت اضافه کنیم. شکل زیر که مربوط به سایت تریدینگ ویو است قسمتهایی را که به ترتیب باید بر آن کلیک کنیم و اندیکاتور RSI را جستجو و انتخاب کنیم، با کادر سبز رنگ مشخص کردهایم:
تصویر زیر هم مربوط به سایت تحلیل تکنیکال رهاورد365 است. نحوهی استفاده از RSI در این سایت هم مانند تریدینگ ویو است. با کادر سبز رنگ و با شماره، ترتیب اقدامات لازم برای اضافه کردن RSI را نشان دادهایم:
نمودار زیر مربوط به جفت ارز دلار-ین در سایت تحلیلی تریدینگ ویو است، که اندیکاتور RSI را هم برای آن فعال کردهایم:
در صورتی که بخواهیم تنظیمات اندیکاتور RSI و خصوصاً تعداد کندل را تغییر دهیم، گزینهی Settings در بخش RSI را میزنیم و با تب زیر روبهرو میشویم:
اگر قصد تغییر تعداد کندلهای محاسبه را داریم، RSI Length را از 14 به عدد مد نظرمان تغییر میدهیم. آیتم Source هم مربوط به نوع کندل است، محاسبات بر حسب باز شدن یا بسته شدن کندل، اوج یا کف کندل و … . در بخش MA هم میتوانیم میانگین متحرک RSI را ببینیم و در بخش تنظیمات، جزئیات آن را هم تغییر دهیم. تنظیمات این اندیکاتور را میتوان نسبت به نوع نگاه معاملهگر تغییر داد. به عنوان مثال اگر شخصی قصد خرید و نگهداری طولانیمدت سهمی را دارد، میتواند نقطهی ورودش به سهام را از طریق RSI انتخاب کند. در این مواقع بهتر است تعداد کندلهای RSI را بیشتر کرد و نگاه کلانتری به آن داشت.
ضمن اینکه در این مواقع میتوان چارت را هم از حالت روزانه، به حالت ماهانه یا هفتگی تغییر داد. همچنین میتوان گفت که برای معاملهگران کوتاهمدتی و نوسانگیران، بهتر است که تعداد کندلها را از 14 تا کاهش دهند و تایم فریم را هم از روزانه میتوانند به ساعتی تغییر دهند. در کل بهترین تنظیمات اندیکاتور RSI، یک عامل بسیار شخصی و وابسته به نوع نگاه معاملهگر و استراتژی معاملاتی او است. در ادامهی مقاله به استراتژیهای معامله با RSI نیز خواهیم پرداخت.
اِشباع خرید و اشباع فروش
ناحیه اشباع خرید (Over Bought)
به ناحیهی بالای 70% RSI “ناحیه اشباع خرید” یا OverBought میگویند. این ناحیه که آن را با OB نیز نشان میدهند، منطقهای است که قدرت خریداران در آن حداقل 2 برابر قدرت فروشندگان است. پس عطش خرید و شور و شوق خریداران در این ناحیه زیادتر است و هرچه این درجه بالاتر برود میزان عامل طمع هم بیشتر است. (باید دقت داشت که طمع و ترس در تحلیل تکنیکال لزوماً ویژگی غلط و بدی نیست)
ناحیه اِشباع فروش (Over Sold)
به ناحیهی پایین 30% RSI “ناحیه اشباع فروش” یا OverSold میگویند. این ناحیه که آن را با OS نیز نشان میدهند، منطقهای است که قدرت فروشندگان در آن حداقل 2 برابر قدرت خریداران است. پس عطش فروش و شوق
فروشندگان (یا بازکنندگان پوزیشن شورت در بازارهای دوطرفه) در این ناحیه زیادتر است و هرچه این درجه بالاتر برود میزان عامل ترس هم بیشتر است.
سوء تفاهم در مفاهیم اشباع خرید و فروش
اندیکاتور RSI دائماً میان ناحیه اشباع خرید و اشباع فروش نوسان میکند. معمولاً نوآموزان دچار این خطای رایج و عامیانه میشوند که اگر RSI درون ناحیه اشباع خرید است، پس آن سهم دیگر جا برای رشد ندارد و به زودی رشدش متوقف شود. عدهای از آماتورها به اشتباه تصور میکنند لغت “اشباع خرید” به معنی این است که سهم به حد کافی خریداری شده و قیمت آن به سقف خودش رسیده است و ریسک آن سهم یه شدت زیاد شده است! عیناً همین اشتباه را هم دربارهی “اشباع فروش” مرتکب میشوند و گمان میکنند سهم پس از ورود RSI به سطح 70، دیگر ریزشی نخواهد داشت و فروشندگان اشباع شدهاند!
این طرز تفکر به هیچ عنوان صحیح نیست. این سوءتفاهم احتمالاً ناشی از اولین ترجمهی عبارت OverBought به فارسی بوده است. به هیچ عنوان نمیتوان گفت که ورود RSI به داخل ناحیهی اشباع خرید، نکتهی منفیای است. همچنین ورود RSI به اشباع فروش به این معنی نیست که سهم دیگر ریزش ندارد. ورود RSI به اشباع خرید به این معنی است که خریداران کنترل بازار را کاملاً در اختیار خودشان دارند و فروشندگان در موضع ضعف هستند و هیچ اثرگذاری خاصی بر مارکت ندارند.
نمودار زیر مربوط به سهم قزوین است. همانطور که نشان داده شده اندیکاتور RSI سهم برای مدت 6 ماه درون ناحیه اشباع خرید بوده و قیمت سهم در این مدت حدوداً 3 برابر شده است!
نمودار زیر مربوط به جفت ارز دلار نیوزیلند-دلار آمریکا است. در این نمودار اندیکاتور RSI حتا چندبار تلاش کرده از محدودهی اشباع فروش خارج شود، اما همچنان روند ریزش نسبت جفت ارز ادامه پیدا کرده است.
اهمیت سطح 50 در RSI
علت اهمیت سطح 50% در نشان دادن جهت روند است. هرچه RSI از سطح 50 به سمت 100 حرکت کند، نشانهی کنترل و احاطهی بازار توسط خریداران و صعودی بودن روند است. هرچه RSI از 50 به سمت 0 حرکت کند، نشاندهندهی قدرت فروشندگان و نزولی شدن جهت روند است. سطح 50 نیز بیانگر خنثی و بدون روند بودن بازار است. در این سطح قدرت خریداران و فروشندگان برابر است. در شکل زیر به خوبی این موضوع مشخص است:
در منطقهی نشان داده شده هرچه RSI بالاتر از 50 میرود، روند قدرت صعودی بیشتری میگیرد و در نهایت نیز زمانی که RSI به ناحیهی زیر 50 میرسد، روند پرقدرت نزولی تشکیل میگردد. برای اضافه کردن سطح 50 در RSI نیز، کافی ست به بخش تنظیمات RSI که بالاتر اشاره شد، رفته و سطح 50% را خودمان اضافه نماییم.
سطح50 RSI و نقش حمایت و مقاومتی
عبور RSI از سطح 50 معمولاً به آسانی اتفاق نمی افتد و به نوعی این سطح یک حالت حمایت و مقاومتی برای روند دارد. بنابراین تعداد زیادی از قله و درههای RSI (و همچنان سقف و کفهای قیمتی روند) معمولاً زمان برخورد RSI با سطح 50 تشکیل میشوند. در نتیجه عبور RSI از سطح 50 میتواند نشانهای باشد بر احتمال آغاز روندهای جدید و قوی. زیرا در این سطح روندِ RSI توانسته حمایت یا مقاومت خود را بشکند، پس نقطهی حساسی است و احتمالاً منجر به تشکیل پیوتهای ماژور یا مینور مهم خواهد شد.
به علت نقش حمایت و مقاومتی سطح 50، روندِ RSI نیاز به یک قدرت مضاعف در آن سطح دارد. برای ایجاد نیروی مضاعف در روند RSI، باید روند اصلی نمودار قیمت هم نیروی مضاعفی بگیرد. بازار هم بنابراین معاملهگر مطلقا نباید نسبت به آن بیتفاوت باشد. بنابراین در سطح 50 RSI، یک همپوشانی و همزمانی بین روند قیمت و روند RSI داریم. این همافزایی بین این 2 روند، باعث اهمیت فوقالعاده زیاد سطح 50 میگردد. باید دقت کرد که در این بحث 2 روند داریم:
1. روند اصلی حرکت قیمت سهم
2. روند حرکت RSI
روند حرکت RSI همان دور موتور است که بالاتر به آن تشبیه کردیم. به زبان ریاضی، میتوانیم روند حرکت RSI را به نوعی مشتق روند حرکتی قیمت در نظر بگیریم. نمودار زیر مربوط به سهم فولاد مبارکه است:
در نقطهی 1 در محدودهی RSI، شاهد سیگنال خرید هستیم، زیرا RSI محدودهی اشباع فروش را رو به بالا قطع کرده است. نمودار قیمتی از همین نقطه شروع به رشد میکند. قبل از رسیدن نمودار قیمتی به نقطهی 2، شاهد اصلاح بازار هستیم.
هنگامی که در نقطهی 2 نمودار به خط روند برخورد میکند، واکنش مثبت نشان داده و مجدداً روند اصلی صعودی قبلیاش را شروع میکند. متناظر با همین نقطه در اندیکاتور RSI، شاهد این هستیم که RSI به سطح حمایتی 50 میرسد و در برخورد با آن واکنش مثبت نشان داده و مجدداً رو به بالا شروع به حرکت میکند. در نقطهی 3 در نمودار قیمتی، سقف تشکیل شده و قیمت پس از آن شروع به ریزش کرده و روند نزولی میشود و اندکی پس از آن RSI به زیر سطح 50 میرسد.
از اینجا به بعد سطح 50 از خط حمایت، تبدیل به خط مقاومت میشود. اندکی قبل از نقطهی 4 نمودار قیمتی، روند صعودی بود. با رسیدن به نقطهی 4 قیمت شروع به ریزش میکند. متناظر همین نقطه در RSI، نمودار به سطح 50 میخورد و نمیتواند آن را بشکند و مجدداً رو به پایین ریزش میکند.
نمودار قیمتی در اینجا به وضوح یک خط روند نزولی را تشکیل داده که با رنگ قرمز مشخص شده است. در نقطهی 5 نمودار قیمتی، نمودار نمیتواند خط روند نزولی قرمز رنگ را بشکند و مجدداً به زیر خط روند حرکت میکند.
متناظر همین نقطه در RSI،نمودار به خط مقاومت 50 میخورد و توانایی شکست آن را ندارد و باز روند نزولی را ادامه میدهد. در نهایت در نقطهی 6 نمودار قیمتی، روند پرقدرت خط روند نزولی قرمز را رو به بالا میشکند و از آن عبور میکند.
متناظر همین نقطه در RSI نیز نمودار موفق میشود سطح مقاومتی 50 را رو به بالا بشکند و مهر تأیید محکمی بر اتمام نزول و شروع روند صعودی بزند. در این نمودار به وضوح قدرت و اهمیت سطح 50 RSI را مشاهده کردیم، که متاسفانه اکثر تحلیلگران ایرانی به این سطح دقت چندانی نمیکنند.
استفاده همزمان از سطح 30، 50 و 70 RSI
خروج اندیکاتور از داخل ناحیه اشباع فروش و حرکت RSI به بالای سطح 30، به معنای این است که سهم در انتهای روند نزولیاش، به یک سطح حمایت قوی و مهم برخورد کرده و نسبت به آن واکنش مثبت نشان داده و احتمالاً در حال تشکیل دادن یک دره است. نمودار زیر مربوط به سهم خودرو است.
قیمت درون یک روند نزولی قوی است که خط روند آن با خط آبی نشان داده شده. در نقطهی سبز رنگ، RSI محدودهی اشباع فروش را رو به بالا میشکند. طبق توضیحی که در بالا دادیم، این موضوع نشانهای است از برخورد روند به یک سطح حمایتی. سطح حمایتیای که در قیمت 145 ایجاد شده. نمودار با عبور از سطح 30، یک دره را ایجاد کرده است.
نمودار مدتی را در محدودهی 30 RSI تا 50 نوسان میکند. در نقطهی طوسی رنگ مجدداً یک سقف در قیمت 190 تومان میزند و نمیتواند از آن عبور کند و عدد 190 تبدیل به مقاومت میشود. اکنون اگر این روند صعودی جدید بتواند دوام بیاورد و به تدریج قدرت یابد و روند نزولی را بشکند، روی RSI شاهد عبور آن از سطح 50 خواهیم بود (نقطه آبی). اگر روند صعودی به قدری قدرتمند باشد که ادامه پیدا کند و پیوتهای مقاومتی ماژور (نقطه قرمز) را رد کند، در این صورت RSI از سطح 70 هم عبور کرده و وارد محدودهی اشباع خرید میشود، محدودهای که نشانگر قدرت حداقل دو برابری خریداران نسبت به فروشندگان است.
مفهوم کاربردی سطوح مهم RSI
استراتژی معامله با اندیکاتور RSI
معمولاً رایجترین استراتژیهای معامله با استفاده از RSI، این موارد هستند:
1. سیگنال خرید و فروش RSI
2. خط روند RSI
3. واگرایی RSI و نمودار قیمت
4. استفاده از RSI های متفاوت به صورت همزمان
سیگنال خرید و فروش RSI
سادهترین و قدیمیترین نگاه نسبت به RSI این است که سطوح 30 و 70 را معیارهایی به عنوان سیگنال خرید و فروش در نظر بگیریم. هرچند امروزه با پیشرفت و گسترش علم تکنیکال، راهها و نظرات عمیقتر و بیشتری برای برخورد نمودار با سطوح 30 و 70 تعیین شده، اما به هر حال نمیتوان به آموزش اندیکاتور RSI پرداخت و شیوههای کلاسیک را نادیده گرفت. اگر RSI سطح 30 را رو به بالا بشکند، این اتفاق سیگنال خرید است. اگر هم RSI سطح70 را رو به پایین بشکند، سیگنال فروش است. به عبارت دیگر هرگاه RSI از محدوده اشباع فروش خارج شد، سیگنال خرید و هرگاه از محدوده اشباع خرید خارج شد، سیگنال فروش است.
درست است که خروج RSI از محدوده اشباع فروش به منزلهی سیگنال خرید سهم در نظر گرفته میشود، اما به این معنی نیست که اگر سهم درون ناحیه اشباع فروش باشد، لزوماً فرصت فروش یا پوزیشن شورت گرفتن نیست. همچنین اگر RSI از ناحیه اشباع خرید خارج شد، سیگنال خرید است، اما به این معنی نیست که اگر سهم درون اشباع خرید باشد، دیگر فرصت خرید نیست. نمودار زیر مربوط به قیمت جهانی طلا میباشد. اگر معاملهگر طبق همین دیدگاه سادهی کلاسیک عمل میکرد، میتوانست هم در زمان فروش و هم در زمان خرید سودهای بسیار خوبی بگیرد.
در نمودار زیر هم شاهد هستیم که اگر با همین استراتژی سیگنالهای خرید و فروش RSI وارد معامله میشدیم، هم در خرید و هم در فروش میتوانستیم سود خیلی خوبی بگیریم.
نکات سیگنالهای خرید و فروش RSI
قبل از اینکه RSI سیگنال فروش بدهد، هرچه RSI قلههای بلندتری و تا حد بیشتری به سقف 100 نزدیک بوده باشد و چنانچه زمان بیشتری را در ناحیهی اشباع خرید سپری کرده باشد، سیگنال فروشی که صادر میکند مطمئنتر و کمریسکتر است.
همچنین اگر RSI قبل از صدور سیگنال خرید، اندیکاتور درههای عمیقتری ساخته و به کف 0 نزدیکتر شده باشد و زمان بیشتری را در ناحیهی اشباع فروش طی کرده باشد، سیگنال خریدی که صادر میکند قویتر است و اعتبار بیشتری دارد. هم ارتفاع اندیکاتور در نواحی اشباع و هم مدت زمان حضورش در آنجا، بر میزان اعتبار و قدرت سیگنالهای صادر شده مؤثر هستند. پس هرچه ارتفاع و عرض اندیکاتور در ناحیه اشباع بیشتر باشد، اعتبار آن بالاتر است.
اندیکاتور RSI هم مثل خیلی از اسیلاتورهای دیگر، معمولاً بهترین سیگنالهایش را در بازارهای رِنج و بدون روند صادر میکند. زمانی که بازار روند دارد، اغلب سیگنالهای خلاف روندی که RSI صادر میکند نقض خواهد شد. نمودار زیر مربوط به جفت ارز یورو-دلار است. بازار در این دوره کاملاً رِنج و بدون روند است. به همین دلیل تمام سیگنالهای خرید و فروشی که صادر کرده، جز 1 مورد، کاملاً صحیح و سودده بودهاند.
نمودار زیر مربوط به سهم قزوین است. در این بازهی زمانی سهم دارای روند نزولی است. RSI 3 مرتبه سیگنال خرید صادر کرده و 2 تای اولی کاملاً غلط بودهاند! و فقط سیگنال خرید سوم درست میشود، که علت آن هم به پایان رسیدن روند نزولی سابق است.
در چنین مواقعی برای اینکه دچار خطا نشویم و همچنان بتوانیم از RSI سیگنال معتبر بگیریم، بهتر است که خط مبنای سیگنال را موقتاً به سطح 50 تغییر دهیم. این کار باعث میشود که سیگنالها بسیار قویتر باشد و همانطور که در مباحث بالاتر هم اشاره شد، سطح 50 نشانهای بر تغییر روند است. پس زمانی که خط RSI سطح 50 را رو به بالا رد میکند، نشانهی یک سیگنال قوی برای ورود به روند جدید است. نمودار زیر مربوط به همین سهم قزوین است. با این تفاوت که عبور RSI از سطح 50 را به عنوان سیگنال در نظر گرفتهایم.
عبور اندیکاتور از 30 برای ما مهم نیست و هیچ سیگنالی صادر نمیکند. تا زمانی که RSI سطح 50 را رو به بالا میشکند و سیگنال خرید بسیار معتبر و قویای صادر شده است. زمانی هم که روند صعودی بسیار سنگین به پایان رسید، تنظیمات را میتوانیم به همان 30 و 70 سابق برگردانیم.
خط روند RSI
میتوان چارت RSI را مد نظر قرار داد و به آن به چشم یک نمودار مستقل نگاه کنیم. در این صورت میتوان برای RSI هم گاهی اوقات خط روند (یا کانال) رسم کرد. پس میتوانیم تمام قواعد تکنیکال را هم بر روی خط روند RSI پیاده کنیم. نمودار زیر سهم شبندر را نشان میدهد:
نمودار قیمتی سهم در یک روند صعودی بین نقاط A تا B قرار دارد. همانطور که قیمت رشد میکند، RSI هم صعود میکند و میتوانیم یک خط روند صعودی برای آن رسم کنیم. هر بار که نمودار قیمت نزول میکند و به کف میرسد، RSI هم به خط روند خود برخورد میکند و واکنش نشان داده و رو به بالا ادامهی مسیر میدهد. زمانی که قیمت سهم به سطح B میرسد، RSI هم به خط روند میخورد. اما این دفعه توان رو به بالا رفتن ندارد و خط روند را به سمت پایین میشکند.
دقیقاً با شکسته شدن خط روند RSI در همین نقطه، معاملهگر باید متوجه به پایان رسیدن روند قیمتی سهم شود و از آن خارج گردد. در ادامه هم که شاهد ریزش قیمت سهم هستیم و تحلیل درست بوده است. نمودار زیر مربوط به سهم فولاد مبارکه است:
نمودار قیمتی سهم بین نقاط A و B در یک روند نزولی است. در نقطهی A سقف قیمتی را داریم و پس از آن ریزش شروع شده است. هر بار که قیمت تلاش میکند رشد کند و از روند نزولی خود خارج شود، دقیقاً در همان نقاط در اندیکاتور RSI، نمودار RSI به خط روند نزولی خود برخورد میکند و نمیتواند از آن عبور کند و مجدداً سرکوب شده و افت میکند. تا اینکه در نقطهی B در نمودار قیمتی سهم، یک دره تشکیل شده و قیمت از آنجا بالا میرود و از روند نزولی خارج میشود. در همین زمان نمودار RSI هم به خط روند نزولی خود برخورد میکند و موفق میشود آن را بسیار پرقدرت و رو به بالا بشکند و از روند نزولی خود خارج شود.
معاملهگر در نقطهی A پوزیشن شورت باز کرده بود، در نقطهی D میتوانست با سود بسیار خوبی معامله را ببندد و از سهم خارج شود. در اینجا میتوانیم از استراتژی اول RSI، یعنی سیگنالها هم بهره ببریم و ریسک معامله را کمتر کنیم. 2 کندل پس از نقطهی 1 در اندیکاتور RSI، RSI از محدوده اشباع خرید خارج شده و رو به پایین حرکت میکند و این سیگنال فروش سهم است. سپس اندیکاتور آرام آرام به سمت پایین میآید، تا زمانی که به نقطهی 4 میرسد.
در اینجا هم RSI محدوده اشباع فروش را رو به بالا میشکند و این سیگنالی است برای خرید سهام. دقیقاً در همین زمان هم RSI خط روند نزولی خود را با قدرت رو به بالا شکسته است. پس یک سیگنال خرید فوقالعاده قوی سهام در قیمت A داریم. همانطور که شاهد هستیم قیمت هم پس از نقطه B رشد خوبی کرده است. نمودار زیر مربوط به سهم فولاد است:
در این نمودار، برعکس 2 مثال بالا، یک نمودار تقریباً ساید یا بدون روند داریم. اما حتا اینجا هم شاهد این هستیم که هربار قیمت سهم افت میکند و یک دره میسازد، نمودار RSI آن به خط روند صعودی خود برخورد میکند و واکنش مثبت نشان داده و رو به بالا حرکت میکند. سهم هم دقیقاً از همین نقطه مجدداً برمیگردد و صعود میکند. حالات دیگری غیر از خط روند هم ممکن است در چارت RSI رخ دهد. به عنوان مثال در نمودار زیر، شاهد تشکیل الگوی مثلث متقارن در چارت RSI هستیم.
پس از اینکه الگو به سمت بالا شکسته شد، یک سیگنال خرید صادر میکند. نمودار قیمتی هم بعد از این نقطه رشد کرده است.
این اتفاق میتواند در الگوهای تکنیکال دیگری هم در چارت RSI رخ دهد و از طریق آن، سیگنال خرید و فروش استخراج کنیم.
واگرایی RSI و نمودار قیمت
واگرایی بین RSI و نمودار قیمت زمانی اتفاق میافتد که روند حرکت قیمت و روند RSI باهم همسو نباشند. به عبارتی قیمت در حال رشد کردن است، ولی نمودار RSI نزولی حرکت میکند. یا اینکه قیمت در حال افت است، ولی RSI روند صعودی دارد. این اتفاق به معنی واگرایی میان RSI و قیمت است.
نمودار زیر مربوط به بیمه پارسیان است:
در قسمت اول نمودار شاهد این هستیم که روند قیمتی تغییرات مهمی ندارد و تقریباً در یک خط صاف حرکت میکند. اما در همین زمان نمودار RSI بر روی یک خط روند صعودی در حال رشد میباشد. پس اینجا واگرایی رخ داده. در ادامه میبینیم که نمودار قیمت سهم به صورت پرشتاب یک موج صعودی را طی میکند. در ادامه و در آخر نمودار قیمت، شاهد یک موج صعودی هستیم. اما دقیقاً در همین زمان، نمودار RSI در حال افت کردن است. در ادامه این واگرایی تأثیر خود را بر چارت قیمت میگذارد و قیمت ناگهان ریزش میکند. این واگراییها میتوانست به عنوان یک سیگنال خرید و فروش استفاده شود.
نمودار زیر مربوط به شاخص کل بورس ایران در محدودهی صعود و سقوط بزرگ (صعود از ابتدای سال 99 تا مرداد 1400 و پس از آن سقوط) است:
در ماههای آخر رشد بازار، از حدوداً ابتدای اردیبهشت ماه (May)، شاخص کل همچنان سنگین و پرقدرت میتازد. اما دقیقاً در همان برهه، چارت RSI دو قلهای ایجاد میکند که شیب نزولی کمی دارد. یعنی در آن برهه یک واگرایی متوسط رخ داده است. در ادامه شیب نمودار قیمت کمی افت میکند (یعنی شتاب افزایش قیمت کم میشود)، اما RSI همچنان 2 قله با شیب نزولی بیشتر از قبل ایجاد میکند و این دفعه واگرایی بسیار قدرتمندی ایجاد میکند که در حال صدور سیگنال فروش است. پس نه تنها واگرایی داریم، بلکه سرعت واگرایی بین نمودار قیمت و RSI هم شتاب گرفته است.
اگر معاملهگران در آن برههی ترسناک متوجه این واگرایی بودند، قطعاً میتوانستند تا حدودی خود را نجات دهند و از سقوط بزرگ و تاریخی بورس ایران جان سالم به در ببرند.
نمودار زیر مربوط به سهم وسپه است که در آن هم واگرایی و نتیجتاً ریزش قیمت رخ داده است:
در کل میتوان گفت که امکان بروز انواع واگرایی در اندیکاتور RSI، دقیقاً به مانند همان واگراییهایی است که در تحلیل تکنیکال چارتها بررسی میکنیم.
استفاده از RSI های متفاوت به صورت همزمان
همانطور که بالاتر هم به آن اشاره کردیم، اندیکاتور RSI، مانند بسیاری از اسیلاتورهای دیگر، بیشترین کاراییاش را زمانی دارد که بازار رونددار نیست و در حالت ساید یا رِنج است. اما بسیاری از نوسانگیران در این زمان نیز نیاز دارند که در بازار فعالیت کنند. راه استفادهی آنها از RSI چیست؟
نمودار زیر مربوط به جفت ارز دلار استرالیا-دلار آمریکا است:
در این زمان طولانی هیچ سیگنال خریدی توسط RSI صادر نشده و فقط در اواخر چارت 1 سیگنال فروش داده است. برای رفع این مشکل، به سراغ استفاده از 2 اندیکاتور RSI به صورت همزمان و با تعداد کندلهای متفاوت میرویم. برای نمودار جفت ارز بالا، از 2 RSI با پریود 10 و 20 روز استفاده کردیم. میتوان پریود را بسته به نوع معامله و سبک کاریمان انتخاب کنیم. میتوانیم همان RSI 14 کندلی پیشفرض را هم نگه داریم و یک RSI دیگر با تعداد کندل کمتر یا بیشتر به آن اضافه کنیم.
در این حالت به سراغ راهکار تقاطع اندیکاتورها میرویم، یعنی همان استراتژی اساسی اندیکاتور MACD و سیگنال خرید گرفت از تقاطع مووینگ اوریجها. هرگاه که اندیکاتور کوتاهمدت، اندیکاتور بلندمدت را رو به بالا شکست، سیگنال خرید است. هرگاه هم اندیکاتور کوتاهمدت، اندیکاتور بلندمدت را رو به پایین شکست، سیگنال فروش است. همانطور که در نمودار 2 اندیکاتورهی بالا نشان داده شده، هرجا که تقاطع داریم، یک سیگنال است. در این نمودار اصلاح شده، تقریباً تمام سیگنالهای صادر شده صحیح میباشند.
گاهی اوقات نیز میخواهیم وارد یک سهمی بشویم، اما دنبال نقطه ورود مناسب هستیم. در این شرایط هم میتوانیم از همین روش استفاده کنیم. شیوهی کار به اینگونه است که یک RSI را با یک پریود کوتاهمدتی میگذاریم (همان پیشفرض 14 تایی هم مناسب است)، یک RSI دیگر هم با پریود میانمدتی یا بلندمدتی به آن اضافه میکنیم. معمولاً هرچه نگاه سرمایهگذار بلندمدتتر باشد، باید پریود را هم بالاتر قرار بدهد. در این مدل هم سبک کار دقیقاً مانند نمودار 2 RSI ای بالا است و به لحاظ ساختاری هیچ تفاوتی ندارند.
سخن آخر
در این نوشته سعی کردیم تا جای ممکن به آموزش کامل اندیکاتور RSI بپردازیم. اما برای تمرین بیشتر و آموزش حرفهای اندیکاتور RSI، لازم است که تحلیلگران و علاقهمندان به بررسی بیشتر و دقیقتر کتابهای تحلیل تکنیکال و نرمافزارها بپردازند. برای اینکه بتوانیم ضریب خطای معاملاتمان را به شدت کم کنیم، بهتر است صرفاً به یک اندیکاتور اکتفا نکنیم. اگر معاملهگر بتواند اندیکاتور RSI و MACD را همزمان استفاده کند، به یکی از کلاسیکترین و پایدارترین سیستمهای معاملاتی تاریخ بازارهای مالی دست یافته است. ما در فردانامه کلاسهای آموزشی در سطح مقدماتی و پیشرفته برای علاقه مندان به تحلیل تکنیکال برگزار میکنیم برای مشاهده ی کلیه ی کلاسهای فردانامه میتوانید به قسمت آموزش بورس مراجعه فرمایید .
میتوان گفت ترکیب این 2 اندیکاتور، معاملهگر را از تمام ابزارهای تکنیکال جانبی دیگر بینیاز خواهد کرد.