موجشماری الیوت با استفاده از ابزارهای تکنیکال، منجمله اندیکاتور مکدی و …، میتواند صحت و اعتبار موجشماری تحلیلگر را بسیار بالا ببرد. اصولاً بدون استفاده از ابزارهای تکنیکال، موجشماری الیوت صرفاً بر اساس بالا و پایین شدنهای ظاهری قیمت است، که مطلقاً هیچ ارزش، اعتبار و دقتی ندارد.
در این مقاله به تعدادی از رایجترین و مهمترین ابزارهای تکنیکال پرداختهایم، که توسط آنها میتوانیم صحت و دقت استفاده از الیوت را بسیار بیشتر کنیم.
مکدی در الیوت
رایجترین اندیکاتورها MACD، MFI، RSI و بولینگر هستند، اما به معنای واقعی کلمه صدها اندیکاتور برای بازارهای مالی وجود دارد.
هر ساله هم اندیکاتورهای جدیدی توسط معاملهگران و مهندسان کامپیوتر ساخته و معرفی میشوند و به لیست اندیکاتورهای نرمافزارها اضافه میگردند.
اما از میان همهی این اندیکاتورهای متنوع و شلوغ، همچنان یکی از مفیدترین اندیکاتورها، MACD یا میانگین متحرک همگرایی-واگرایی است. میتوان نمونهای از کارکرد MACD در عمل را در این نمودار معاملات آتی قهوه مشاهده کرد:
MACD از دو میانگین متحرک نمایی (Moving Average Exponential) 12 دورهای و 26 دورهای استفاده میکند و تفاوت بین این دو میانگین متحرک را در خط MACD (خط آبی نازک در نمودار بالا) نشان میدهد. ماشه (Trigger) یا خط سیگنال مکدی هم یک میانگین متحرک نمایی 9 دورهای است (خط مشکی ضخیم در نمودار بالا).
استفاده از مکدی استراتژیهای مختلفی دارد، اما سادهترین و اولین استفاده از آن، گرفتن سیگنالهای خرید یا فروش است. هروقت مکدی خط سیگنال را رو به بالا قطع کرد، سیگنال خرید است و هروقت مکدی خط سیگنال را رو به پایین قطع کرد، به منزلهی سیگنال فروش است.
عموماً تحلیلگران از MACD برای دریافت این سیگنالهای خرید / فروش ساده استفاده میکنند. با این حال اگر MACD را با تجزیه و تحلیل امواج الیوت ترکیب کنیم، یک معیار کاربردی بسیار خوب به دست خواهیم آورد.
1. شناسایی تارگت موج 3:
MACD کمک میکند تا انتهای امواج سوم، قدرتمندترین حرکتها در توالی 5 موجی الیوت را شناسایی کنیم. اغلب اوقات، یک بالای شدید در MACD، با تارگت پایانی موج 3 مطابقت دارد. در اینجا نمونهای از آن در معاملات آتی شکر آورده شده است:
اگر مکدی را به صورت هیستوگرام دربیاوریم، معمولاً بلندترین میلهی هیستوگرام مکدی نشاندهنده انتهای موج 3 پیشرونده است.
پس از این نقطهی پیک MACD در موج 3، معمولاً هیستوگرام بلافاصله شروع به نزول میکند و شیب آن منفی میشود.
می توانید ببینید که چگونه پیک در MACD با بالای موج 3 مطابقت دارد. سپس MACD در موج 4 و قبل از تبدیل شدن به موج 5 به خط صفر برگشت. و اگرچه قیمت شکر در پایان موج پنج بیشتر از پایان موج 3 است، اما نقطهی بالای MACD در طول موج 5 و نتیجتاً در انتهای آن، بسیار کمتر از اوج آن در موج 3 است.
این یک هشداری است که مکدی به معاملهگر میدهد مبنی بر اینکه حرکت در حال ضعیف شدن است. به عبارت دیگر، موج 3 که قویترین بخش روند است به اتمام رسیده و زمان آن فرا رسیده بود که تفکر دفاعی و سیو سود را شروع کنید.
2. شناسایی اتمام اصلاح موج 2 و 4:
نوع حرکت نمودار طی موجهای اصلاحی درون روند، نشاندهندهی قدرت و مومنتوم آن اصلاح است. ما میزان ادامهدار بودن موجهای اصلاحی 2 و 4 را میتوانیم از نحوهی حرکت مدکی آنها متوجه بشویم.
در این نمودار یک کاهش معمولی 3 موجی ABC را مشاهده میکنیم. اگر MACD را بررسی کنید، خواهید دید که اگرچه موج C به زیر انتهای موج A سقوط کرده، اما عدد MACD برای موج C بالاتر از سطح موج A است. به عبارت دیگر، مومنتوم هرگز به اندازه قیمت پایین نیامده و به شما هشدار اتمام روند اصلاحی را میدهد.
3. شناسایی اتمام روند اصلی و پایان موج 5:
یکی از مهمترین کارکردهای مکدی، در مشخص کردن اتمام روند است. زمانی که عموم گمان میکنند بازار هنوز ادامه دارد و در حال خوشحالی ناشی از سود کردن و طمع هستند، مکدی میتواند به ما هشدار بدهد که کمکم باید از بازار کناره گرفت، زیرا دیگر روندی نیست!
نمودار زیر مربوط به پوند انگلیس-دلار کانادا است:
در این حرکت ما یک روند اصلی نزولی I-II-III-IV-V داریم. موج 3 این روند، III، درون یک کانال نزولی رو به پایین حرکت میکند. این موج 3 اصلی، از یک حرکت 5 زیرموجی درونی تشکیل شده که با نشانههای (1)، (2)، (3)، (4) و (5) مشخص شدهاند. خود زیرموج (3) هم، از موجهای 1، 2، 3، 4 و 5 تشکیل شده است.
به عبارت دیگر اکستنشن درون اکستنشن در موج 3 رخ داده است. در مقاله “امواج جنبشی الیوت” این پدیده را توضیح دادیم:
همانطور که در نمودار پوند-دلار میبینیم، پایینترین کفِ نمودار مکدی مربوط به پایینترین بخش از موج (3) از III است:
همانطور که در مورد اول از فایدهی مکدی در الیوت گفتیم، در این نمودار هم پایینترین کف مربوط به موج III است و حتا موج III را هم که به زیرموجهایش تقسیم کردیم، باز هم پایینترین کفِ مکدی در همین روند زیرموجی هم در همین نقطه از مکدی تشکیل شد.
موج 3 در برخورد با کف کانال نزولی تمام میشود و موج 4 کمی روند را اصلاح میکند و قیمت را بالا میبرد و موج 5 که آخرین موج است تشکیل میشود. به دلیل اکستنشن بودن موج سوم اصلی یا همان III، موج 5 هم طبیعتاً بسیار کوتاه میشود.
اما روند مکدی را که در موجهای III و IV و V نگاه میکنیم، یک واگرایی فوقالعاده زیبا و شدید میبینیم. این واگرایی نشان میدهد علیرغم اینکه قیمت پایین آمده است، اما مومنتوم و قدرت نزول روند دیگر پایینتر نتوانسته بیاید و قدرتش رو به اتمام است. پس بلافاصله پس از مکدی، روند به اتمام میرسد و قیمت بالا میرود:
RSI در الیوت
مانند مکدی، از طریق واگراییهای RSI هم میتوانیم استفادههای بسیار مفیدی برای تعیین امواج الیوت ببریم. به عنوان مثال نمودار زیر که مربوط به بیتکوین است را نگاه میکنیم:
روند درون موج 1 اصلی است. این موج خودش از یک حرکت 5 زیرموجی تشکیل شده است که با (i)، (ii)، (iii)، (iv) و نهایتاً (v) تشکیل شده است و انتهای موج (v) منجر به اتمام موج اصلی 1 و رسیدن به نقطه 1 شده.
وقتی نمودار RSI را نگاه میکنیم، میبینیم که زیرموج چهارم از موج 1 اصلی یا همان(iv)، سقف پایینتری را نسبت به سقف زیرموج سوم یا (iii) ساخته است. بنابراین در این ناحیه با یک واگرایی طرف هستیم. جهت در نمودار اصلی با رنگ سبز و در RSI با رنگ قرمز مشخص و واگرایی نشان داده شده است.
این واگرایی اخطاری برای اتمام حرکت زیرموجها و نهایتاً اتمام موج اصلی 1 است. نمودار پس از این نقطه به شکل زیر است:
با اتمام موج 1 اصلی، موج 2 شروع میشود.
نمودار زیر روندی الیوتی درون یک کانال است، که به طور همزمان از اندیکاتور RSI هم در آن استفاده کردهایم:
این نمودار یک مثال جامع از حرکت روند الیوتی منطبق با RSI است. در اولین حرکت داخل کانال، نمودار از نقطه b تا c میریزد. همزمان با اواخر این ریزش و با نزدیک شدن به نقطه c، شاهد تشکیل یک واگرایی میان روند و RSI هم هستیم.
بنابراین نمودار به محض اینکه در نقطه c به کف کانال برخورد میکند، چرخش اتفاق افتاده و روند صعودی میشود. شروع به صعود نمودار و اتمام روند اصلاحی، با عبور RSI از ناحیه اشباع فروش هم همزمان است.
پس از آن نمودار در نقطه x به سقف کانال برخورد کرده و شروع به ریزش مینماید و این نقطه دقیقاً منطبق است بر هنگامی که RSI از ناحیه اشباع خرید خارج شده است.
در ادامه نمودار روند در نقطه a به کف کانال نزولی برخورد میکند،. در همین زمان است که هم RSI از ناحیه اشباع فروش خارج شده و هم واگرایی شدیدی را در آن ناحیه میان روند قیمتی و RSI شاهد هستیم.
در اواخر روند هم با نزدیک شدن قیمت به کف کانال در نقطه c، میان RSI و نمودار قیمت واگرایی وجود دارد و همزمان RSI هم در حال خروج از ناحیه اشباع فروش است. بنابراین قیمت پس از نقطه c، روندی صعودی به خود میگیرد.
فیبوناچی در الیوت
پیشتر در مقاله “موجشماری الیوت” به توضیح مفصل تأثیر فیبوناچی در الیوت پرداختیم. اصولاً یکی از مهمترین سؤالاتی که دربارهی ماهیت حرکت موجی الیوت میشود، این است که الیوت بر چه مبنایی تعداد امواج روند را 5 و امواج اصلاحی را 3 گرفته است؟
الیوت هیچگاه بیان نکرد که به چه علت شکل اصلی روندها قیمتی دارای 5 موج پیشرونده و 3 موج اصلاحی است! این این موضوع را به عنوان اصلی خدشهناپذیر پذیرفته بود و صرفاً به اتفاقاتی که در خلال این امواج رخ میدهد اشاره میکرد.
اما واقعاً علت انتخاب این ساختار برای امواج چیست؟
عدهای از پیشگامان و اساتید الیوت، از جمله رابرت پریچر (پِرِکتر)، بر این اعتقاد هستند که این سیستم 5 موج پیشرونده و 3 موج اصلاحی پس از آن، کمترین میزان نوسان لازم را دارد و کارآمدترین روش برای رسیدن به تارگتها است. اما این عده هم هیچ دلیلی برای اثبات این حرف ندارند!
به نظر میرسد ریشهی امواج الیوت و تعیین نوع ساختار 5 و 3 موجی برای آن هم ریشه در فیبوناچی داشته باشد. یعنی احتمالاً آقای الیوت وقتی فیبوناچی را خوب و کامل درک کرد، این ساختار برای امواج به ذهنش رسید! یعنی الیوت و حرکت امواج در این قالب، احتمالاًریشه در فیبوناچی داشته باشد.
امواج اصلاحی اصولاً تمایل دارند به اندازهی درصدهای فیبوناچی از موج قبلی را اصلاح میکنند. اصلاحهای تیز (Sharp) معمولاً به اندازهی 61.8% و 50% از موج قبلی را اصلاح میکنند. اما اصلاحهای عرضی (Sideway)، درصد کمتری از حرکت قیمت موج قبل را اصلاح میکنند، 38.2%. اصلاح حاشیهای بیشتر زمان را اصلاح میکند.
همانطور که در مقاله “امواج جنبشی الیوت” به صورت مفصل توضیح داده شد، معمولاً اصلاح شارپ در موج 2 و اصلاح حاشیهای در موج 4 رخ میدهند:
به صورت کلی، حساسترین سطوح مرتبط با موج 2، سطح 50 و 61.8 فیبو است. معمولاً موج 2 اصلاح موج 1 را تا این سطوح ادامه میدهد:
موج 3 که پس از اصلاح موج 2 است، سعی میکند روند را تا بیشترین حد ممکن پیش ببرد. به همین دلیل است که موج 3 معمولاً بلندترین و وسیعترین موج روند است.
حساسترین سطح فیبو برای موج 3، 1.68 است. برخی اوقات هم این موج میتواند تا سطح 2.618 پیش برود. در صورتی که موج 3 اکستنشن باشد، طول آن زیادتر شده و تا حدود فیبوی 4.25 هم ممکن است پیشروی کند.
موج 4 سعی میکند روند طی شده در موج 3 را اصلاح کند و سطوح حساس برای آن، سطوح 23.6، 38.2 و 50 فیبوناچی است.
تعیین اندازهی فیبوی موج 5 ممکن است کمی پیچیدهتر از امواج دیگر باشد. امواج روند، آخرین انرژیشان را در این موج میتوانند تخلیه کنند. اگر اصلاحهای 2 و 4 کم بوده باشد، انرژی تخلیه نشدهی آن در این موج اثر میگذارد. پیشرویهای موج 1 و 3 هم اگر به حد کافی نبوده باشد، این موج آخرین فرصت برای اثرگذاری است.
اندازهی موج 5 بستگی به وقوع گسترش یافتگی طی روند دارد.
اگر اکستنشن در موج 1 باشد، میان این موج و اندازهی کل روند بعدی تا 5، نسبت طلایی برقرار میشود، یعنی روند بعد از اتمام موج 1، به اندازه 0.618 از کل 5 موج خواهد بود.
اگر اکستنشن در موج 3 باشد: معمولاً در این حالت موج 5 یا به اندازهی موج 1 حرکت میکند و روند متقارن میشود، یا به اندازهی 1.618 برابر موج 1 خواهد بود.
اگر اکستنشن در امواج قبلی نباشد، احتمال بسیار زیاد موج 5 دچار گسترش یافتگی میشود: در این حالت موج 5 معمولاً در سطح 161.8 یا 261.8 فیبوی موج 1 و 3 قرار میگیرد:
به عنوان مثال، نمودار زیر مربوط به شاخص بورس شانگهای است:
سطح شاخص در قالب یک روند نزولی 5 موجی از 6124 به 4778 رسیده است. میزان پیشروی موج 1 به اندازهی 50% از کل روند است. پس از موج 3 هم، اصلاح موج 4 تا سطح فیبوی 50% از کل میرسد. همچنین میزان اصلاح موج ABC و نقطه C، در سطح 50% از کل حرکت موج (1) است.
میزان اصلاح زیرموج 2 نیز، به اندازهی 0.786 از زیرموج 1 است. این سطح ریتریس با خطچین نارنجی نشان داده شده.
در عین حال، اندازهی زیرموج 5، برابر با 0.618 اندازهی حرکت موج 1 تا انتهای 3 است. یعنی اندازه موج 5، برابر با 0.618 فاصلهای است که با فلش سبز رنگ نشان داده شده. این موضوع را توسط اعدادی که روی خطوط قرمز که روی انتهای امواج است، محاسبه میکنیم:
1092 = 5032 – 6124 = (برایند موجهای 1، 2 و 3) فلش سبز رنگ
674 = 0.618 × 1092
اگر فرض کنیم این نسبت 0.618 برابر برقرار باشد، بنابراین:
4779 = 674 – 5453 = اندازه موج 5
سطح انتهای موج 5 هم در نمودار برابر با 4778 است! پس این نسبت صحیح بوده.
زیرموج داخلی 5، از یک حرکت 5 موجی تشکیل شده، که با i، ii، iii، iv و v نشان داده شدهاند (با دایره دورشان). مانند حالت قبلی، در اینجا هم اندازهی موج آخر، v، برابر با 0.618 حرکت موج i تا انتهای iii است.
نمودار زیر مربوط به دلار آمریکا به ین ژاپن است:
این جفت ارز ابتدا طی یک روند نزولی 5 موجی تا نقطه 5 پیش آمده، که میتوان گفت موج 5 آن هم مقداری کوتاه شدگی دارد. سپس طی یک 3 موجی ABC کمی اصلاح کرده و نمودار را رو به بالا برده است.
در تک تک امواج این نمودار، فیبوناچی برقرار است:
موج 2 به اندازه 50% از موج 1 اصلاح کرده.
موج 3 تا فیبوی سطح 161.8 از موج 2 روند نزولی را ادامه داده.
موج 4 به اندازه 61.8% از روند موج 3 اصلاح کرده است.
موج 5 دقیقاً به اندازهی موج 4 است.
در نقطه 5 روند نزولی به اتمام رسیده.
و نهایتاً در سطح اتمام موج 4 و 5، یک الگوی کف دوقلو تشکیل شده و روند معکوس و رو به بالا شده.
میزان اصلاح موج A، به اندازهی 161.8% از موج 5 روند است.
موج B به اندازهی نصف موج A اصلاح نزولی داشته.
و در نهایت موج C تا سطح فیبوی 161.8% موج B، روند را اصلاح کرده و نمودار را رو به بالا کشانده.
مثال آخر در حوزهی فیبوناچی را هم با نمودار شاخص S&P 500 به اتمام میرسانیم:
شاخص در حال طی کردن رک روند صعودی 5 موجی است. میزان اصلاح موج 2، نقریباً روی سطح فیبوی 0.618 قرار دارد.
در نهایت هم اصلاح موج 4، حدوداً به اندازهی 0.382 از موج پیشرونده 3 است.
خط روند و کانال در الیوت
زمانی که برای یک سهمی خط روند رسم کردهایم، چه صعودی و چه نزولی، میتوانیم برای تعیین نقاط برخورد به خط روند، از الیوت و فیبوناچی استفاده کنیم.
نمودار زیر مربوط به شاخص DAX بورس آلمان است:
همانطور که نشان داده شده، همزمان با خط روندی که رسم شده، از موجشماری الیوت و سطوح مهم فیبوناچی هم استفاده شده است. اینگونه هم میتوانیم تارگتهای بعدی روند را مشخص کنیم و هم میتوانیم از احتمال واکنش مثبت روند به شاخص و یا فِیل شدن خط روند، زودتر مطلع بشویم.
در مقاله “خطوط راهنمای الیوت” به صورت کامل شرح دادیم که چگونه از ترکیت الیوت میتوانیم کانال رسم کنیم. مجدداً اینجا به اختصار بیان میکنیم:
اگر انتهای موج 1 و 3 را داشته باشم، این نقاط را به هم وصل کرده و خطی رسم میکنیم. به موازات همین خط، از نقطهی انتهای موج 2 خطی دیگر رسم میکنیم. این کانال ایجاد شده، میتواند نشان دهندهی نقطه برخورد احتمالی انتهای موج 4 به کف کانال باشد.
در حالت بعدی، نقاط 2 و 4 را به هم وصل کرده و خطی رسم میکنیم. سپس از نقطه انتهای موج 3، خطی به موازات خط موج 2 و 4 میکشیم. این خط جدید، محل احتمالی برخورد انتهای موج 5 به بالای کانال را نشان میدهد.
نمودار زیر مربوط به پوند انگلیس-دلار آمریکا است:
پیشتر در قسمت واگرایی مکدی، از این نمودار استفاده کردیم. اما نکتهی مهم و عالی دیگری که این نمودار دارد، حرکت کانالیزه آن است. در این نمودار طبق اصول کانال رسم شده و همزمان موجشماری الیوت هم بر روی نمودار انجام گرفته است.
در ترکیب کانال و موجشماری الیوت، میتوانیم از احتمال واکنش مثبت نمودار به خطوط بالا و پایین کانال و همچنین فِیل شدن کانال و خروج روند از آن مطمئن شویم.
سخن آخر
در “سلسله مقالات الیوت فردانامه” سعی کردیم مبانی، قوانین و کاربردهای عملی الیوت را تا حد ممکن شرح دهیم. الیوت بدون شک یکی از روشهای پراستفاده و قوی تحلیل تکنیکال است. عدهی زیادی در دنیا از سبکهای مختلف الیوت استفاده و سود میکنند، چه در بازارهای بورس، چه رمزارزها و فارکس. امیدواریم شما هم با خواندن و آموختن الیوت در فردانامه، به این عده بپیوندید!
شما میتوانید برای درک بهتر این مقاله، در کلاس تحلیل تکنیکال مقدماتی یا پیشرفته شرکت کنید.
منابع: الیوت وِیو اینترنشنال، کورپوریت فایننس