تارگت چیست؟
تارگت قیمتی را میتوان تحلیل و تصویر تحلیلگر از قیمت آینده سهام دانست. البته باید توجه کنیم که تارگت فقط به قیمت اطلاق نمیشود بلکه تارگت زمانی نیز برای سهام میتوان تعیین کرد. در این مقاله از فردانامه قصد داریم شما را با انواع تارگتهای قیمتی و نحوه محاسبه آنها آشنا کنیم. با ما در فردانامه همراه باشید.
همانطور که گفته شد تارگت چه زمان و چه قیمت باشد تصورات تحلیلگر از آینده آن سهام را نشان میدهد. اهداف قیمتی را میتوان به تمام انواع اوراق بهادار از سهام گرفته تا ابزار مشتقه تعیین کرد. زمانی که یک تحلیلگر سهمی را مورد ارزیابی قرار میدهد معمولا به دنبال تعیین قیمتهای احتمالی در 12 تا 18 ماه آینده را دارد. معمولا تعیین تارگت میتواند وابسته به ارزش گذاری شرکت ناشر آن سهام باشد که تحلیل فاندامنتال است و یا از روی نمودار و تحلیل شرکت با ابزارهای تکنیکال باشد.
معمولا تحلیل گران در گزارشهای خاصی که خودشان ارائه میدهند این تارگتها و اهداف را مشخص میکنند و توصیه خودشان در خرید، فروش یا نگه داشتن سهام را نیز ارائه میدهند. همچنین در بسیاری از بولتنهای ارائه اخبار حوزه مالی و اقتصادی نیز میتوانید به این تحلیلها که ارائه دهنده تارگتها هستند نیز دسترسی داشته باشید.
تارگت قیمتی
تارگت قیمتی به این مفهوم است که آن تحلیلگر اعتقاد دارد که سهام به نقطهای میرسد که قیمت معقولی دارد. این قیمت معقول میتواند با توجه به درآمدها و صورتهای مالی شرکت تعیین شود. زمانی که تحلیلگر تارگت قیمتی بالاتری ارائه میدهد به این معنی است که انتظار رشد قیمت سهام را دارد و برعکس اگر این تارگت قیمتی پایینتر باشد انتظار افت قیمت سهام چیزی است که تحلیلگر آن را به دست آورده است. در نظر داشته باشید که این تارگتها کاملا دینامیک و پویا هستند و ممکن است با توجه به اطلاعات جدید به دست آمده و یا شرایط جدید ایجاد شده این تارگتها دستخوش تغییر شوند.
فاکتورهای مهم در تعیین تارگت قیمتی
همانطور که اشاره شد این تارگتها بر اساس مفروضات آینده سهام ارائه میشوند که میتواند با توجه به عرضه و تقاضا، اطلاعات تکنیکال چارت سهام و همچنین دادههای بنیادی آن سهام به خصوص به دست آیند. تحلیلگران مختلف از روشهای مجزایی برای انجام این ارزیابی بهره میگیرند تا بتوانند تارگت و هدف قیمتی را تعیین کنند
برای تحلیلگران فاندامنتال یکی از ابزارهای بسیار مفید در ارزیابی سهام فاکتور قیمت به سود یا نسبت P/E میباشد. با ضرب این مقدار در قیمت سهام میتوان مقدار سود به دست آماده آن شرکت در 12 ماه را به دست آورد.
در مواردی، مخصوصا در سهامی که شناوری بالایی دارد، تحلیلگران به دنبال استفاده از ابزارهای دیگری نیز هستند تا بتوانند تارگت قیمتی بهتری ارائه دهند. این اطلاعات میتوان آنچه که در صورتهای سود و زیان و ترازنامه دورهای شرکت وارد شده است باشد. ارزیابی نسبتهای معمول دیگر، بررسی قدرت تیم مدیریت شرکت، ارزیابی رقیبان و وضعیت آن شرکت بخصوص در بازار از جمله مواردی هستند که تحلیلگران بنیادی به دنبال ارزیابی آنها هستند.
تحلیلگران تکنیکال از اندیکاتورها، پرایس اکشن، آمارها، روندها، مومنتوم قیمت و ابزارهای دیگری برای بررسی قیمت سهام در آینده بهره میگیرند. همچنین مقاومتها و حمایتها نیز نقش مهمی در این بررسی دارند. زمانی که یه تحلیلگر تکنیکال یا چارتیست در شرایط مختلف میتوانند تخمینهایی با دقت خوب نسبت به شرایط سهام در آینده ارائه دهند و یا به نوعی تعیین تارگت کنند.
روشهای تعیین تارگت قیمتی
به طور کلی دو نگاه کلی در بررسی شرکتها برای تعیین تارگت وجود دارد که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت. این دو نگاه عبارتند از نگاه نسبی و نگاه مطلق.
نگاه نسبی
در نگاه نسبی یک شرکت نسبت به شرکتهای دیگر در همان صنعت بررسی میشود تا به ارزشهای آن شرکت پی برده شود. مثلا بررسی قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)، قیمت به فروش (P/S)، قیمت به ارزش دفتری (P/B) و معمولترین ابزار این حوزه همان طور که گفته شده P/E یا نسبت قیمت به سود است. در واقع این نسبتها در داخل یک صنعت و برای بررسی شرکتهای مختلفی آن حوزه مورد استفاده قرار میگیرند و تا تارگت قیمتی بر همین اساس برای آنها به دست آید. این همان نگاه تحلیل فاندامنتال به سهام است که در تعیین تارگت به کار گرفته میشود.
نگاه مطلق
در نگاه مطلق ارزیابی شرکت به تنهایی و بدون توجه به شرکتهای رقیب و دیگر شرکتها انجام میشود. معمولا تحلیل جریان نقدینگی در این دسته قرار میگیرد یا تحلیلهای تکنیکال نیز در این حوزه طبقهبندی میشوند. هدف در این بخش این است که بتوان تعیین کرد آیا شرکت به تنهایی جذابیتی برای خریدار و فروشنده دارد و آیا تارگتهای خوبی میتوان برای خرید و فروش آن تعیین کرد یا خیر.
آیا تارگتهای قیمتی دقیق هستند؟
فارغ از تلاشهایی که تحلیلگر انجام میدهد، تارگت قیمتی یک تخمین است که تحلیلگر با توجه به برداشتهای خود از آینده برای آن سهام به خصوص ارائه میدهد. مطالعات نشان میدهد که در بازه زمانی 12 تا 18 ماه نرخ دقت تارگتها چیزی در حدود 30% میباشد. هرچند، ممکن است با توجه به اینکه تحلیل قیمتی از جانب چه کسی ارائه میشود اعتماد و حس کلی نسبت به آن تحلیل قویتر باشد و افراد بیشتر نسبت به آن تمایل و عمل نشان دهند.
بنابراین بدون توجه به اینکه چه رویکردی در تعیین تارگت به کار گرفته شده است و یا چه کسی آن را ارائه داده است، باید تحلیلهای مختلف از زوایای مختلفی انجام شود تا به آن تارگت ارائه شده جامعیت دهد. البته باز هم نمیتوان تارگت ارائه شده را در بازاری که به شدت غیر قابل پیش بینی است وحی منزل دانست.
کلام آخر
در این مقاله سعی کردیم شما را با یک مفهوم بسیار اصلی به عنوان تارگت قیمتی آشنا سازیم. همانطور که میدانید بدون داشتن تارگت انجام خرید و فروش در بازارهای مالی معنای خاصی ندارد و قبل از انجام خرید و فروش باید نسبت به تحلیل و بررسی سهام یا دارایی مورد نیاز و همچنین ارائه تارگت به این دلیل که باید حاشیههای ایمنی برای تصمیم گیری بهتر برای خود تعیین کنید وجود دارد.
این بخشی از استراتژی معاملاتی است که در مقالهای دیگر مفصل راجع به آن صحبت خواهیم کرد. در صورتی که نکتهای پیرامون تارگت قیمتی باقیمانده است که در این مقاله به آن اشاره نشده لطفا نظرات خود را برای ما در فردانامه ارسال بفرمایید.
شما میتوانید برای دیدن کلاسهای آموزشی فردانامه، به آموزش بورس سایت فردانامه مراجعه فرمایید.