در این مقاله میخواهیم به سوال صندوق تأمین مالی چیست؟ پاسخ دهیم. صندوق تأمین مالی نوعی از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک هستند که فرایند تأمین مالی را برای پروژهها تسهیل میکنند و علاوه بر تأمین مالی پروژههای مختلف (از جمله پروژههای عمرانی، زمین و ساختمان،کسب و کارهای جدید و …)، مزایای سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک را نیز برای سرمایهگذاران فراهم میکنند. از جملهی این مزایا میتوان به نقدشوندگی زیاد، استفاده از مدیریت حرفهای، کاهش ریسکهای غیرسیستماتیک و صرفهجویی نسبت به مقیاس اشاره کرد.
فلسفهی صندوق تأمین مالی
فلسفهی تشکیل این نوع از صندوق ها، استفاده از سرمایههای خُرد و پراکندهی افرادی است که میخواهند با پولی که کنار دارند سرمایهگذاری کنند، ولی پروژهای را نمیشناسند. این سرمایهدارن خُرد از طرفی به دلیل کوچک بودن مبلغ سرمایهشان، حتی اگر پروژهای را هم بشناسند و آیندهی آن را روشن ببینند، نمیتوانند مستقیماً با پروژهای خاص وارد مذاکره شده و بخواهند پولشان را آنجا وارد کنند و از آنجا سودی دریافت کنند.
از طرفی به دلیل پایین بودن سرمایهشان، طبیعتاً قدرت چانهزنی بسیار کمی هم دارند و نمیتوانند در مورد نرخ سود مذاکره کنند و مجبورند با پایینترین نرخ ممکن، احتمالاً فقط دو سه درصد بالاتر از سود بانکی سالانه، معامله را بپذیرند و طبعاً سود مناسبی را دریافت نخواهند کرد. معضل دیگری که سر راه ایشان قرار دارد این است که نمیتوانند به هر پروژهای اعتماد کنند، زیرا بارها در سالهای قبل پیش آمده که مؤسسات سرمایهگذاری خاص و یا پروژهای با تبلیغات بسیار زیاد و زیبا و فریبنده، اقدام به جذب سرمایهگذاران کرده و پس از مدتی مشخص شده که توان بازپرداخت اصل و سود پول را ندارد و سرمایهگذاران متضرر شدهاند.
راهکار این صندوقها این است که پولهای کمی را که از تعداد زیادی مردم دریافت میکنند، تجمیع کرده و سپس با پروژههای مختلف وارد مذاکره شده و در صورت پذیرفتن شرایط و ضوابط همدیگر، در آنجا اقدام به سرمایهگذاری میکنند. این صندوقها به دلیل حجم بالای نقدینگیای که دارند، قدرت چانهزنی بالایی هم دارند و میتوانند برای سود مذاکره کنند و به سودهای اندک قانع نباشند و اینگونه سود سرمایهگذاران را هم حداکثر کنند.
این صندوقها همچنین قادرند تضمینهای مناسبی را هم از پروژهها دریافت کنند، که در صورت نیاز از آن به عنوان اهرم فشار استفاده کنند و پروژهها نتوانند به راحتی صندوق را متضرر کنند. از دیگر مزایای صندوقها در این نوع سرمایهگذاری این است که میتوانند در حین انجام پروژه هم مدام به روند رشد و انجام پروژه رسیدگی کنند و گزارشهای منظمی هم در اختیار سرمایهگذاران قرار بدهند تا آنها هم در جریان امور قرار بگیرند و خیالشان بابت سرمایهشاند راحت باشد.
همچنین این صندوقها به دلیل حجم بالایی که در پروژه سرمایهگذاری کردهاند، میتوانند در مدیریت پروژه هم نظارت و بعضاً اِعمال نفوذ کنند و نگذارند افراد نالایق و کار نابلدی مدیریت پروژه را در دست بگیرند.
پس از گذشتن دورهی سرمایهگذاری در پروژه، بخشی از سودی را که صندوق کسب کرده است، برای مدیریت و هزینههای خود برمیدارند، مابقی سود را هم، که قاعدتاً سود مناسبی باید باشد تا برای عموم مردم جذابیت داشته باشد، بین سرمایهگذاران توزیع میکنند. به همین دلیل است که اصولاً و عموماً این صندوقها سودهای از پیش تعیین شده ندارند و بستگی به موفقیت پروژهای که در آن اقدام به سرمایهگذاری کردهاند، سودهای مختلفی را عاید سرمایهگذاران میکنند.
این فرایندی که بیان شد، نشاندهندهی وابستگی شدید سود مدیران صندوق به سود سرمایهگذاریشان در پروژهها است. پس طبیعی است که هرچه سود سرمایهگذاری صندوق در پروژهای بالاتر برود، سود مدیران صندوق هم بیشینه میشود. این عاملی است که شدیداً سود سرمایهگذارن خُرد را به سود مدیران پیوند میزند، پس قاعدتاً مدیران همواره میکوشند از بهترین متخصصین و کارشناسان استفاده کنند و وسواس زیادی در انتخاب پروژه برای سرمایهگذاری به خرج بدهند و این امر متضمن سود همزمان سرمایهگذاران و مدیران است.
فواید صندوق تأمین مالی
تأمین مالی فرایندی برای تأمین سرمایهی مورد نیاز کسب و کارهایی از جامعه است که به تنهایی از پس هزینههای سنگین خود برنمیآیند، ولی در عین حال طرح و ایده و نقشهی مناسب و مثبتی دارند. استفاده از پروسهی تأمین مالی توسط نهادهای متخصص، یعنی صندوقهای تأمین مالی، برای رشد اقتصادی امری حیاتی است؛ زیرا این امکان را به کسب و کارها و بنگاههای اقتصادی میدهد که بتوانند تجهیزات مورد نیاز خود را تأمین کنند و از پس هزینههای جاری و آتی کسب و کارشان بر بیایند و با نگرانی و دلمشعولی کمتری به ادامهی حیات اقتصادی و تولیدی خود بپردازند.
در نتیجه وجود این صندوقها و فعالیت صحیح و مثبتشان باعث رشد صنایع، کاهش بیکاری، افزایش تولید و در نتیجه رونق اقتصادی میشود.
در عین حال اگر از منظر سرمایهگذاران و دارندگان سرمایههای خُرد هم به موضوع نگاه کنیم، باعث درگیری سرمایهی این قشر در یک فرایند اقتصادی مثبت میشود، که در آینده برای همین سرمایهگذاران هم عواید مثبتی خواهد داشت. ایشان میتوانند سود کسب کنند و برای آیندهی زندگیشان نقشههای عملیاتیتری بچینند و در عین حال لااقل از تورم رایج در کشور عقب نمانند و ارزش پولشان افت زیاد و محسوسی نسبت به تورم نداشته باشد.
تأمین مالی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا توسط آن میتوان منابع مالی مورد نیاز برای پروژههای مختلف را با رعایت اصول اقتصادی و ریسکهای کنترلشده فراهم کرد. فعالیت تمامی صندوق های سرمایهگذاری تأمین مالی به صورت حقوقی است و این صندوقها تحت نظارت سازمان بورس فعالیت میکنند و باید مجوزهای لازم را از سازمان بورس اخذ کنند. مهمترین صندوقهای تأمین مالی به 3 دسته تقسیم میشوند، که این صندوقها هرکدام تأمین مالی بخشهای مختلفی از اقتصاد را تسهیل میکنند:
-صندوق پروژه
-صندوق زمین و ساختمان
-صندوق جسورانه
صندوق پروژه
صندوق سرمایهگذاری پروژه، فرایندی جهت تأمین مالی از طریق سرمایه یا حقوق صاحبان سهام (Equity) است، که با اخذ مجوز از سازمان بورس تأسیس شده و به جمعآوری سرمایه از عموم مردم و تخصیص آن به سرمایهگذاری در ساخت یا تکمیل پروژهای معین، که در امیدنامه و طرح توجیهی صندوق ذکر میشود، میپردازد. در این صندوقها، سرمایهگذاران مستقیماً در منافع حاصل از اجرای پروژهی مد نظر سهیم هستند.
مالکان پروژههای بزرگی که مطمئن هستند طرح و ایدهی قوی و آیندهداری دارند، ولی توان تأمین همه یا بخشی از هزینههای پروژهشان را ندارند، میتوانند از فرایند صندوق تأمین مالی پروژه بهرهمند گردند. ایشان میتوانند با اخذ مجوز از سازمان بورس و طی کردن مراحل اداری و انجام شفافسازیهای لازمه و ارائهی توجیه اقتصادی طرح مد نظرشان به سازمان بورس، اقدام به تأسیس صندوق سرمایه گذاری پروژه نمایند. سپس از این طریق میتوانند منابع مورد نیاز پروژه را با جذب سرمایه از عموم مردم تأمین نموده و در قبال آن، واحدهای سرمایهگذاری پروژه را به سرمایهگذاران واگذار کنند، تا سرمایهگذارن هم در پروژه شریک شوند.
این صندوقها برای انجام پروژهی مد نظر خود، در چارچوب اساسنامه و با رعایت مقررات، یک شرکت سهامی خاص (یعنی دارای سهامداران و صاحبان محدودی بوده و کسی جز ایشان توانایی ورود به آن را ندارد) در اداره ثبت شرکتها به نام «شرکت پروژه» تأسیس میکنند. این شرکت پس از تکمیل مراحل اداری و آغاز مرحلهی بهرهبرداری، تبدیل به یک شرکت سهامی عام (به این معنی که افراد دیگری هم میتوانند در شرکت سهیم شوند) شده و در بورس یا بازار خارج از بورس پذیرش و قابل معامله میشود. پس از ساخت و اتمام پروژه، فعالیت صندوق پایان مییابد.
سپس تمامی داراییها و بدهیهای صندوق به شرکت پروژه منتقل شده و به دارندگان واحدهای سرمایهگذاری صندوق سهام شرکت پروژه واگذار میشود. به این صورت است که صندوق تأمین مالی، که نقش واسطه بین سهامداران و پروژه بود است، مأموریت خود را به سرانجام رسانده و هم سرمایهگذاران به سود رسیدهاند و هم پروژه انجام شده است. اکنون این صندوق کنار رفته و سرمایهگذاران به صورت مستقیم سهامدار در پروژه شدهاند.
شایان ذکر است که شرکت مپنا نخستین شرکتی بود که این نوع فعالیت را در ایران شروع کرد و اکنون نیز همچنان در همین حوزه در حال فعالیت است. از آغاز فعالیت در سال 1371، گروه مپنا اجرای نزدیک به 100 پروژه به ارزش بیش از 30 میلیارد یورو را در کارنامه خود ثبت نموده است.
صندوق زمین و ساختمان
ساختار اقتصاد ایران همواره طوری بوده است که یکی از جذابترین و پُرکِششترین حوزهها برای سرمایهگذاری، صنعت ساختمان و زمین است. چه بسیار افرادی را در سطوح مختلف دانش اقتصادی میبینیم که همواره معتقدند باید در این صنعت سرمایهگذاری کرد و حتیالمقدور بخشی از سرمایهمان را به مِلک تبدیل کنیم تا در بلندمدت سود کنیم.
اصطلاح معروفی هم در بین این طیف هست و آن اینکه؛ مِلک تنها چیزی است که نه سیل و زلزله و نه هیچ چیز دیگر توانایی محو کردن آن را ندارد و تحت هر شرایطی شما اصل مِلک خود را دارید. این موضوع سبب میشود هر کس که مقداری سرمایهی پسانداز شده دارد، همواره در گوشهی ذهنش به مِلک هم فکر کند و به عنوان یکی از بهترین گزینههای سرمایهگذاری آن را مد نظر قرار دهد.
اما سرمایهگذاری در این بخش به این راحتیها نیست و مشکلات زیادی سر راه خود دارد. یکی از بزگترین مسائل این است که عموماً صاحبان سرمایههای کوچک، اندازهی پولشان به قدری نیست که بتوانند یک واحد ساختمان و یا زمین را به تنهایی خرید کنند. از مسائل دیگر اینکه افراد عامی نمیتوانند چشمانداز مِلک به صورت کلی و به صورت جزئی را ترسیم کنند؛ به این معنا که نمیدانند چه زمانی برای خرید ساختمان یا زمین مناسب است و یا در کدام مناطق باید اقدام به سرمایهگذاری کنند؟
ساختمان نوساز بخرند یا اصطلاحاً کُلنگی؟ در کدام شهرها آیندهی ساختمان روشنتر است؟ به کدام سازنده میتوانند اعتماد کنند و زمین خود را برای ساخت به دست او بسپارند؟ جزئیات ساختمانی که بهشان توصیه میشود چگونه است، اصولی ساخته شده یا زیرساختش مناسب نیست؟ و کلی مشکلات دیگر از این نوع.
همانطور که بارها و بارها شنیدهایم، پیش آمده که اطرافیان و آشنایانمان اقدام به پیشخرید و یا مشارکت در ساخت در ساختمانی کردهاند و بعدها که موعد تحویل مسکن و پایان قرارداد شراکت شده است، این سرمایهگذاران متوجه شدهاند که سرشان کلاه رفته است و سازندگان یا ساختمان را به چندین نفر پیشفروش کرده و فرار کردهاند، یا در پروسهی ساخت از مصالح بیکیفیت و طراحی و مهندسی ضعیف بهره بردهاند و در نهایت تنها کسی که متضرر شده است، همین سرمایهداران خُرد بودهاند.
صندوق سرمایهگذاری زمین و ساختمان با مجوز از سازمان بورس در قالب یک شخصیت حقوقی مستقل تأسیس میشود. تمرکز این صندوقهای تأمین مالی، بر تسهیل انبوهسازی مسکن و افزایش ظرفیت تولید مسکن و پاسخگویی به تقاضای موجود در این بخش است. ضمن اینکه این نهاد مالی امکان مشارکت صاحبان سرمایههای خُرد در این بخش مولد و مفید را، که از نیازهای اساسی و جزو بحرانهای همیشگی کشور است، فراهم میکند و برای سرمایهگذاران خُرد هم سودهای مناسبی را در بلندمدت مهیا میکند.
همانطور هم که میدانیم صنعت ساختمان یکی از صنایعی است که همواره با حرکت خود، چندین صنعت ریز و درشت دیگر را هم به حرکت درمیآورد و چرخ اقتصاد را در لایههای مختلف به حرکت وامیدارد و این موضوع به رونق کلی اقتصاد هم کمک مهمی میکند. در واقع صندوقهای زمین و ساختمان با هدف جذب منابع مالی برای پروژههای ساختمانی شکل گرفته و گزینهی جدیدی را برای تأمین منابع مورد نیاز پیش روی سازندگان مسکن قرار میدهد.
یکی از اهداف مهم این مدل طرحهای سرمایهگذاری این است که با اقدام به سرمایهگذاری در این صندوقهای زمین و ساختمان، قدرت خرید دارندگان واحدهای سرمایهگذاری در برابر افزایش قیمت زمین یا ساختمان در منطقه اجرای پروژه تا حد زیادی حفظ میشود. زیرا آنها در ساختمان یا زمینی که در آن منطقه در حال ساخت است، سهامدار هستند و اگر ارزش قیمت ملک در آن منطقه بالا برود و گران بشود، ساختمانی که سرمایهگذاران هم در آن سهامدار هستند گرانتر میشود.
پس ارزش سهم آنها از این دارایی هم بالاتر رفته و متحمل ضرری نشدهاند. همچنین بهخاطر مدیریت تخصصی این صندوقها و استفاده از متخصصین و کارشناسان خبرهی این صنعت و تمرکز آنها بر حوزهی زمین و ساختمان و نیز نظارت و پیگیری سازمان بورس، ریسک سرمایهگذاران بسیار کاهش پیدا میکند.
عملکرد صندوق زمین و ساختمان
به منظور ایجاد شفافیت و آگاهی سرمایهگذاران، اطلاعات مربوط به پیشرفت کار و وضعیت پروژه در دورههای مشخص از طریق سایت صندوق منتشر خواهد شد و به اطلاع عموم و از جمله سرمایهگذاران خواهد رسید. همچنین براساس ماده ۱۴۳ قانون مالیاتهای مستقیم، درآمد این صندوقها و نقل و انتقال و صدور و ابطال این اوراق از کلیهی مالیاتها معاف است. این عامل مهمی برای تشویق به راهاندازی و سرمایهگذاری مردم در این حوزه است.
هدف صندوقهای زمین و ساختمان، جمعآوری پول از متقاضیان سرمایهگذاری و ساخت پروژه ساختمانی است. در این فرایند با تجمیع پول همهی آورندگان سرمایه، ساخت ساختمانی از پیش تعیین شده شروع میگردد و سپس واحدهای ساختمانی تکمیل شده به فروش میرسد و در نهایت سود ناشی از این فرایند بین سرمایهگذاران تقسیم میگردد.
همچنین این امکان هم فراهم است که سرمایهگذار پس از پایان کار و اتمام ساخت، در صورت تمایل، به ازای مبلغی که در این صندوق سهیم شده، از همین ساختمان ساخته شده واحد یا واحدهایی را بردارند و در آن اقامت کنند و یا در صورت تمایل در هر زمانی آن را به هرکسی که خواستند بفروشند.
اصولاً هم سود حاصل از سرمایهگذاری در این صندوقها از 2 جهت شکل میگیرد: 1. گران شدن عمومی مِلک و افزایش قیمت سالانهی ملک در اثر تورم همیشگی مِلکی 2. ایجاد ارزش افزودهی ناشی از ساخت زمین و تبدیل آن به ساختمان.
مراحل فعالیت این صندوقها به این ترتیب است:
-تهیه و ارائه طرح توجیهی ساخت
-دریافت مجوز تأسیس از سازمان
-ثبت صندوق نزد سازمان ثبت شرکتها
-دریافت مجوز فعالیت از سازمان بورس
-تأسیس صندوق و تبلیغات و سپس فروش واحدهای سرمایهگذاری به سرمایهگذاران
-شروع به ساخت پروژه و ارائهی گزارشهای منظم دورهای
-فروش واحدها
-توزیع سود حاصل شده بین سرمایهگذاران
صندوق جسورانه
سرمایهگذاری جسورانه (Venture Capital) برای راهاندازی کسب وکارهای نوپا و شرکتهای کوچک با پتانسیل رشد بلندمدت است. این نوع سرمایهگذاری منبع بسیار مهمی برای راهاندازی کسب و کارهای کوچکی است که دسترسی به منابع مالی کافی و پایدار ندارند و عمدتاً از ریسک بالا و بالتبع بازدهی مورد انتظار بالایی نیز برخوردارند.
همهی ویژگیها و فلسفهی این صندوقها در نام آن نهفته است. سرمایهگذاری در این نوع صندوق حقیقتاً جسارت و شجاعت بالایی میطلبد و البته بسیار هیجانانگیز و جذاب هم هستند. اما باید کاملاً آگاه بود که شرکت در این نوع سرمایهگذاری، ریسک بسیار بالاتری نسبت به ریوارد مورد انتظار دارد و باید مقدار بسیار کمی از سرمایهمان را در این نوع صندوقها سرمایهگذاری کنیم. اگر اینگونه عمل نکنیم، سرمایهگذاریمان از حالت آگاهانه و اقتصادی به سمت قمار میرود که خب محاسن و معایب خاص خودش را دارد و البته به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
این صندوقها معمولاً در ازای تصاحب درصدی از سهام شرکتی که نیاز به منابع مالی دارد، با آن شرکت شریک میشوند و حتی در نحوه مدیریت شرکت و داراییها نیز ممکن است نقش ایفا کنند. صندوقهای جسورانه از زمان تشکیل ایده و پرزنت شدن ایده به ایشان، تا انتهای پروژه، بخش عظیمی از منابع مالی را تأمین میکنند.
نحوهی کار صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه
هدف این صندوقها جمعآوری سرمایه از سرمایهگذاران خُرد و کلان و سرمایهگذاری در شرکتهای در شرف تأسیس یا نوپای دارای پتانسیل رشد زیاد و البته سریع (اصطلاحاً چابک)، با هدف کسب بیشترین بازده ممکن، در برابر پذیرش ریسک بالا است. بعضاً به این نوع از سرمایهگذاری جسورانه و به این صندوقهای جسورانه، “شتابدهنده” نیز میگویند.
علت این نامگذاری این است که اصولاً نحوهی نگرش و مدیریت این صندوقها اینگونه است که وقتی یک صنعت یا شرکتی را آیندهدار میبینند، با تزریق نقدینگی به آن شرکت، نقش سوخت موتور محرک آن را ایفا میکنند و باعث میشوند شرکت با سرعت بسیار بالاتری به سمت نتیجه حرکت کند، خواه نتیجه مثبت و سرمایهگذاری سودده باشد و خواه نتیجه منفی باشد و سرمایهگذاری با شکست مواجه شود.
علاوه بر کسب بازدهی از سرمایهگذاریهای بلندمدت، کمک به رشد اقتصادی، کارآفرینی، ایجاد اشتغال و توسعه فناوری از دیگر اثرات جانبی این صندوقها به حساب میآیند. زیرا اصولاً شرکتهایی که دارای پتانسیل و جذابیت برای سرمایهگذاری جسورانه تشخیص داده میشوند، استارت آپهایی هستند که معمولاً دانشبنیان هم به حساب میآیند و تشکیل شده از عدهای دانشجوی ریسکپذیر و چالشی است که بلافاصله پس از اتمام تحصیل در دانشگاه (و بعضاً حتی در دورهی تحصیلشان)، اقدام به عملیاتی کردن ایدهشان کردهاند.
ایجاد این صندوق سبب خواهد شد که بخشی از سرمایهگذاران حقوقی یا حقیقی که دارای منابع مالی در کناری هستند، بتوانند پرتفوی خود را با سرمایهگذاری در صنایع نوظهور و فناوریهای پیشرفته تنوع ببخشند و از این جنبهی بازارها و رشدها هم جا نمانند. صندوق سرمایهگذاری جسورانه این امکان را برای سرمایهگذار فراهم میکند که بدون درگیر شدن در چالشها و پیچیدگیهای صنایع نوظهور و پیچیده، در آنها شریک شده و در منافع و ریسکهای آن ورود کنند.
همانطور که این سالها رسم شده بعضی از شرکتهای مطرح و بزرگ اقدام به فعالیتهایی در راستای خدمت به مردم و جامعه میکنند و نام آن را مسئولیت اجتماعی مینامند (از قبیل ساخت مدرسه و بیمارستان و …)، بعضی شرکتها هم هر سال یک مبلغ معینی را به استارت آپهای دانشبنیان اختصاص میدهند و پس از بررسی هزاران طرح استارت آپی وصول شده، چند طرح بهتر و مفیدتر را برمیگزینند و روی آنها سرمایهگذاری میکنند.
معمولاً هم سالی یک یا دو طرح از اینها موفق میشوند و فعالیتشان را گستردهتر و موفقتر پیگیری میکنند. این رسم بین شرکتها هرچند که نوعی از صندوق تأمین مالی نیست و سرمایهگذارن خُرد نمیتوانند در آن شرکت کنند، اما نوعی اقدام جسورانه و شبیه به فعالیت صندوقهای جسورانه است و شایسته و مفید است.
سخن آخر
صندوقهای تأمین مالی راهکار بسیار مناسب و متنوعی را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهند که در حوزههای مختلف و آیندهدار سرمایهگذاری کنند، در حالی که خود این افراد سرمایهگذار ممکن است هیچ شناخت و تخصصی در آن زمینه نداشته باشند، ولی با مدیریت قوی و کارشناسان متبحر و خبرهی این صندوقها، میتوانند با خیال راحت و در ضمن قبول ریسک در این حوزهها ورود کنند.
باید متوجه بود که سرمایهگذاری در صندوقهای تأمین مالی، در عین اینکه جذابیتها و ریوارد های مورد انتظار جذابی دارد، ریسکهای خاص خودش را هم دارد و عموماً ریسکهای بالاتری نسبت به صندوقهای سهامی و مختلط دارند. پس به هیچ عنوان نباید ارقامی را وارد آن کرد که تحمل از دست دادن و ریسک کردن روی آن را نداریم.
کما اینکه در سالهای اخیر، چندین پروژهی بسیار عظیم اقدام به تأسیس صندوق برای پروژهی خود کردند و پس از مدت زمانی دیگر نتوانستند جَو را مدیریت کنند و سهامداران متوجه زیانی که قرار بود در آینده گریبانشان را بگیرد شدند. پس موج اعتراضهای بسیار گستردهای در سطح کشور به وجود آمد. بعضی از سرمایهگذاران این پروژهها هنوز هم پس از گذشت سالها از انتشار و خرید اوراق آن پروژهها، حتی نتوانستهاند به اصل رقم چندین سال پیششان برسند.
پس باید آگاهانه و با مطالعهی بسیار انتخاب کرد و از اصل تنوع بخشیدن به پرتفوی و مشورت با متخصصان بازارهای مالی هم غافل نشد.
برای اشنایی بیشتر با مباحث این مقاله به آموزش بورس در سایت فردانامه مراجعه فرمایید