الگوی کِرَب یا خرچنگ، یکی از الگوهای هارمونیک چندگانه است که در این مقاله به توضیح آن میپردازیم. هارمونیک در لغت به معنای هماهنگ است و معمولاً برای توصیف سیستمی به کار میرود که اجزای آن با هم هماهنگ هستند و بین آنها تعامل و تعادل وجود دارد. در بازارهای مالی به مجموعهای از امواج که دارای نسبت هماهنگ هستند و رفتار آنها نشانهای خاص و دارای نتیجهای خاص است، الگوهای هارمونیک میگویند.
الگوهای هارمونیک مجموعهای از الگوهای هندسی هستند، که میان آنها نسبتهای فیبوناچی برقرار است. کارکرد این الگوها در پیشبینی نقاط بازگشت روند است.
الگوی کرب یا خرچنگ (Crab) چیست ؟
ساختار شماتیک این الگو به صورت زیر است:
این الگو از 5 نقطهی X، A، B، C و D تشکیل شده است و به 2 حالت نزولی (Bearish Carb) و صعودی (Bullish Crab) تقسیم میشوند. هر زمانی که این الگو تشکیل شود، به معنای این است که روند پس از پایان الگو در نقطهی D، معکوس خواهد شد.
اعدادی که روی هر کدام از خطچینها نوشته شده، بیانگر میزان اصلاح یا ریتریس (Retracement) بین نقاط به هم وصل شده در خطچین است.
در حرکت اول این الگو، موج نزولی XA شکل گرفته و قیمت از X تا A افت کرده است. در حرکت بعدی موج صعودی AB ایجاد شده و قیمت از A تا B افزایش پیدا کرده است. معنی عدد 0.382 تا 0.618 که روی خطچین XB نوشته شده، به این معنی است که موج AB اصلاح یا ریتریسی در حد 0.382 الی نهایتاً 0.618 (38.2 % تا 61.8 %) از موج نزولی XA داشته است:
برای پیدا کردن میزان اصلاح بین موجها هم باید از ابزار فیبوناچی ریتریسمنت و ریتریسمنت خارجی یا اکستنشن استفاده کنیم و انتخاب هر کدام از این ابزارها هیچ تفاوتی در نتیجه به وجود نمیآورد.
در ادامه قیمت از B تا C افت میکند. عددی که روی خطچین AC نوشته شده به این معنا است که میزان اصلاح موج BC نسبت به موج AB معادل 0.382 تا 0.886 است. یعنی به اندازهی 38.2% الی 88.6% از رشد قیمتی AB، در موج BC برگشته است:
در گام آخر الگو یک روند صعودی شکل میگیرد و نمودار از قیمت C به نقطه نهایی D رسیده و الگو در اینجا تکمیل و تمام میشود. عددی که روی خطچین BD نوشته شده است به این معنی است که موج CD به اندازهی 2.618 الی 3.618 موج BC است (در برخی منابع به جای عدد 2.618 از 2.24 از عدد استفاده میشود، که تفاوت آنچنانی در نتیجه ندارد):
در نهایت عددی که روی خطچین XD نوشته شده، نشاندهندهی میزان اصلاح موج صعودی CD نسبت به موج نزولی XA است، که این عدد باید 1.618 باشد، یعنی موج انتهای الگو 1.618 برابر موج ابتدای الگو است. به نوعی این عدد نشاندهندهی شروع و پایان قیمت در نتیجهی الگوی کرب است:
کرب صعودی
الگوی کرب نزولی عیناً همان الگوی کرب صعودی است که معکوس شده باشد. نمودار ابتدا از X تا A رشد قیمتی داشته و پس از آن از A تا B افت میکند. میزان این افت برابر 38.2% تا 61.8% روند XA است.
سپس قیمت از B تا C افزایش پیدا میکند و این حرکت اصلاحی به اندازهی 38.2% تا 88.6% روند AB است.
در مرحله آخر قیمت از C تا D افت میکند و میزان این اصلاح به اندازهی 261.8% تا 361.8% موج BC است.
عددی هم که روی خطچین XD نوشته شده به معنای این است که رشد موج CD نسبت به XA به اندازهی 161.8% است.
تشخیص الگوی کرب در نمودار
اولین گام پیدا کردن الگوی خرچنگ در نمودار، گشتن دنبال یک W یا M با لبههای بسیار کشیده است. زیرا بالهای کناری الگوی کرب فاصلهی زیادی تا نقطهی مرکزی M و W دارند، همانطور که بالاتر گفته شد بال آخر الگوی کرب (موج CD) بین 2 تا 3 برابر موجهای وسط است.
اگر توانستیم همچین شکلی در نمودار پیدا کنیم که مشخصات ظاهریاش به الگو شبیه بود، نوبت به اندازهگیری درصدهای الگو میرسید. ابتدا با استفاده از ابزار فیبوناچی نرمافزار، یک ریتریس از X به A رسم میکنیم. نقطهی اول ریتریس را روی A میگذاریم و نقطهی دوم را روی X. جدولی رسم میشود و از روی جدول محل B را میبینیم و آن نشاندهندهی میزان اصلاح AB نسبت به XA است. اگر اصلاح بین 38.2% تا 61.8% بود، گام اول الگو برقرار بوده است.
سپس بین A و B ریتریس میگیریم و نقطهی C را میخوانیم. اصلاح باید بین 38.2% تا 61.8% باشد.
برای اندازهی اصلاح بعدی، باید یک ریتریسمنت خارجی بگیریم (عملکرد آن تفاوتی با ریتریس معمولی ندارد). نقطهی اول را B و نقطهی دوم را روی C میگذاریم. چون اصلاح خیلی بیشتر از 100% و موج قبلی را کاملاً خنثی و رد کرده از ریتریس خارجی عدد نقطهی D را میخوانیم. این میزان هم باید بین 261.8% و 361.8% باشد.
گام آخر مربوط به محاسبهی اصلاح CD نسبت به موج XA است. نقطهی اول را X و نقطهی دوم را روی A میگذاریم. ریتریسمنت خارجی میگیریم و عدد مربوطه به نقطهی D را میخوانیم. این میزان باید دقیقاً 161.8% باشد. این آخرین و محکمترین گام است. به همین دلیل است که برای آن بازهای تعیین نشده و نقطهی آخر الگو یا D باید دقیقاً روی سطح 161.8% باشد.
اگر شکل W یا M کشیده بر روی نمودار تشخیص دادیم و تمام این گامها و محاسبات را بر روی آن تست کردیم و همخوانی داشت، پس الگوی ما حتماً الگوی کرب است.
حرکت بازار پس از الگوی کرب
اگر الگوی کرب صعودی ایجاد شود، موج بعد از نقطهی D، یک موج صعودی خواهد بود. زیرا موج CD نزولی بوده است و الگوی خرچنگ این موج را معکوس و نتیجتاً موج بعدی را صعودی (Up Trend) خواهد کرد.
اگر هم الگوی کرب نزولی ایجاد شده باشد، پس از اتمام الگو و در نقطهی D، شاهد چرخش بازار و ایجاد یک حرکت نزولی (Down Trend) پس از نقطهی D خواهیم بود.
نمونههای واقعی از الگوی کرب
نمودار زیر مربوط به جفت ارز دلار استرالیا – دلار آمریکا است. همانطور که مشخص است پس ایجاد الگوی کرب نزولی، روند صعودی قوی و بلند CD شکسته شده و نمودار ریزش شدیدی را پس از الگوی کرب تجربه کرده:
در نمودار زیر یک الگوی کرب صعودی ایجاد شده. پس از اتمام الگو در نقطه D، شاهد چرخش روند و صعودی شدن روند جدید هستیم:
الگوی خرچنگ عمیق (Deep Crab)
الگوی خرچنگ یا کرب عمیق، دقیقاً مانند همان الگوی خرچنگ معمولی است و تنها تفاوت این دو الگو در میزان درصدهای اصلاح است.
الگوی خرچنگ عمیق در عمل هیچ تفاوتی با الگوی خرچنگ (معمولی) ندارد. صرفاً برخی درصدها متفاوت هستند که در شکل بالا نشان داده شده است. الگوی خرچنگ عمیق هم مانند الگوی خرچنگ یک الگوی بازگشتی است.
به این معنا که اگر الگوی خرچنگ عمیق صعودی (Bullish Deep Crab) ایجاد شود، موج CD که نزولی بوده و منجر به نقطهی D شده، پس از اتمام الگو و بعد از نقطهی D، نمودار گارد صعودی میگیرد و قیمت سهم بالا میرود. همچنین اگر الگوی خرچنگ عمیق نزولی (Bearish Deep Crab) ایجاد شود، پس از روند صعودی و افزایش قیمت از C تا نقطهی D، روند دچار چرخش شده و نمودار نزول میکند.
نمودار زیر نشاندهندهی شکلگیری یک الگوی خرچنگ عمیق و چرخش روند پس از اتمام آن است:
PRZ چیست؟
عموماً الگوهای هارمونیک در تلاش برای یافتن مکان و زمانهای برگشت روند هستند. این محدوده که با عنوان PRZ (Potential Reversal Zone) معرفی میشود، به معنای محدودهی “دارای پتانسیل بازگشت روند” است. زمانی این عبارت را در تحلیلها به کار میبریم، که به نوعی اطمینان بسیار زیادی از بازگشت روند بازار پیدا کرده باشیم.
نواحی PRZ در تحلیل تکنیکال باید توسط همپوشانی چند عامل انتخاب شود. نباید با مشاهده ی اولین الگوی هارمونیک بلافاصله تصمیم به معامله در آن قیمت نمود. بلکه باید در انتظار حداقل یک عامل تأییدکنندهی دیگر هم بمانیم. معمولاً یکی از بهترین عوامل برای پیدا کردن PRZ، استفاده از فیبوناچی است. همچنین اگر بتوانیم نواحی انتخابی برای بازگشت روند را با الگوهای کندلی (پرایس اکشن) هم تطبیق دهیم، میتوانیم با ریسک کمتری وارد معامله شویم.
برای نشان دادن PRZ، از یک نقطه و قیمت دقیق استفاده نمیکنیم، بلکه یک محدودهای را با استفاده از همپوشانی عمواملمان (الگوهای هارمونیک، کندل استیک و …) معین میکنیم.
نحوهی تشخیص PRZ در الگوی کرب
پس از اینکه الگوی خرچنگ را در نمودار تشخیص دادیم و گامهای تأیید الگو را طی کردیم، مشخص میشود که الگو صحیح بوده است. اکنون نوبت به اطمینان یافتن و PRZ نامیدن نقطهی آخر الگو، یعنی نقطهی D است.
نمودار زیر مربوط به سهم شلعاب است. ظاهر W مانند آن را پیدا کردیم و همهی محاسبات الگوی خرچنگ را روی آن آزمودیم و از صحت الگو مطمئن شدیم. پس میتوانیم در نقطهی D پوزیشن فروش بگیریم. اما پیش از این کار، قصد داریم از صحت معاملهی خود بیشتر مطمئن شویم.
ابتدا از نقطه X به نقطه A یک ریتریسمنت خارجی میکشیم. میبینیم که سطح 161.8% اصلاح خارجی، خطی در نزدیکی محدودهی نقطه D به ما نشان میدهد.
در مرحلهی بعد از ابزار فیبو اکسپنشن بر روی مثلث ABC استفاده میکنیم. به این ترتیب که نقطه اول را A میدهیم، نقطه دوم را B و نقطه سوم را C. اکسپنشنی که رسم میکنیم به ما نشان میدهد که با توجه به میزان اصلاح حرکت BC نسبت به AB، احتمال گسترش یافتن مرحله بعدی نمودار کجاست. سطح اکسپنشن 361.8% در خطی نزدیک به نقطه D است.
سپس یک ریتریسمنت خارجی در BC میکشیم، به گونهای که نقطه اول B باشد و نقطه دوم C. مشاهده میشود که سطح ریتریس 361.8% در همان محدودهی نطقهی D است.
پس در محدودهی نقطه D توانستیم 3 زون حمایتی قوی بیابیم که در نمودار زیر رسم شده. این منطقهی حمایتی PRZ است. پس این هم آخرین تأییدیهی محکم مبنی بر ریزش بازار از نقطهی D.
تفاوت الگوهای کرب، گارتلی و خفاش
شباهت ظاهری بخش ابتدایی الگوی خرچنگ با الگوهای خفاش و گارتلی، ممکن است باعث انحراف ذهن معاملهگر شود. ممکن است معاملهگر با تصور اینکه نمودار در حال ایجاد الگوی خفاش یا گارتلی است، اقدام به باز کردن پوزیشن بر روی سطوح ریتریسمنت %88.6 و %78.6 نماید، اما با سقوط بازار مواجه شود و قیمت سهم به شدت کاهش یابد.
ریزش قیمت در الگوی خرچنگ تا حدی زیاد است که نه تنها کف نقطهی X را میشکند، بلکه ممکن است ریزش به میزان %61.8 تا پایینتر از نقطهیX نیز ادامه یابد. این نکته نشاندهندهی اهمیت رعایت حد ضرر در الگوهای هارمونیک است.
معاملهگر باید هنگام معامله در الگوهای خفاش و گارتلی، حد ضرری مطمئن را مقداری پایینتر از کف نقطهی X قرار دهد و در صورت شکسته شدن کفX ، بلافاصله ضرر را پذیرفته و پوزیشن را ببندد. زیرا ریزش پایینتر از X نشاندهندهی این است که احتمالاً شاهد ایجاد الگوی کرب خواهیم بود.
سخن آخر
الگوی کرب یا خرچنگ، یکی از چندین الگوی مشابه به هم است که در یک ردهی کاربردی هستند، مانند الگوی پروانه، کوسه و … . ردهی دیگری از الگوهای هارمونیک هم، ردهی AB=CD است. آموختن و تبحر در این الگوها در کنار تسلط بر پرایس اکشن، میتواند به تنهایی یک استراتژی معاملاتی فوقالعاده قوی و کارآمد باشد. کارایی و فراگیری این الگوها زمانی بیشتر میشود که آن را همزمان با دیگر ابزارهای تکنیکال استفاده کنیم. به عنوان مثال در حرکت نمودار در کانالها، میتوانیم برای تعیین نقاط شکست کانال از این الگوها هم تأییدیه بگیریم. همچنین این الگوها برای تأیید شکست حمایت و مقاومتها میتواند مفید باشد.
شما میتوانید برای درک بهتر این مقاله، در کلاس تحلیل تکنیکال مقدماتی یا پیشرفته شرکت کنید.