حسن کاظم زاده 5 نکته قبل از معاملات
پنج نکته که قبل از معاملات این هفته باید به آن توجه کنیم
خودرو
1) یکی از مهمترین موضوعاتی که این هفته می تواند تعیین تکلیف شود، موضوع خودرو است. نرخ فروش، نحوه ی فروش و موارد دیگر از جمله مسائلی است که در این هفته می تواند شفاف تر شود و سرونوشت این صنعت در یکسال آتی و حتی وضعیت کلی بازار را تعیین کند. مجلس در قانون بودجه سال 1402 الزام کرده است که همه ی خودروها در بورس کالا عرضه شود و نرخ پایه نیز توسط شورای رقابت اصلاح گردد. از طرف دیگر خریداران امکان رقابت تا 20 درصد بالاتر از نرخ پایه را داشته باشند. هم زمان با این قانون اضافه شده به بودجه توسط مجلس، وزارت صمت دست به کار شده است تا جایی که امکان دارد خودروی مفت پیش فروش کند.
در واقع وزارت صمت که متوجه شده سال بعد دیگر نمی تواند عرضه ی خودرو را انگونه که دلش می خواهد پیش ببرد در طرحی غیرمنطقی و عجیب پیش فروش 500 هزار دستگاهی که معلوم نیست به چه نرخی خواهد بود و اصلا چه خودروهایی پیش فروش می شوند بیرون داده است. این طرح اگر با نرخ های پایه ی فعلی خودروها باشد معنی آن خیلی ساده است. صنعت خودرو تعطیل می شود و سال دیگر این شرکت ها امکان تولید و فروش نخواهند داشت.
معنی این طرح اگر قیمت پایه فعلی باشد خیلی ساده، وزارت صمت تصمیم گرفته است صنعت خودرو را ورشکسته کند. اما اگر قرار است قیمت غیرقطعی باشد و با نرخ های پایه جدید عرضه شود هم باز طرح اصلا خیلی بیخود به نظر می رسد. همه می دانیم شورای رقابت جزو کندترین نهادهای اجرایی این کشور است تا بخواهد نرخ بیرون دهد چندین ماه سپری می شود. خوب با این تفاسیر الان کسی که در پیش فروش ثبت نام می کند باید منتظر باشد تا نرخ توسط شورای رقابت تعیین شود تا شاید ماشین گیرش بیاید. اگر قرار هم باشد که نرخ پایه با تورم دو سال اخیر تعدیل شود چه اصراری است که الان این حجم از پیش فروش انجام شود. این هفته ببینیم وزارت صمت چه آشی برای صنعت خودرو و مصرف کنندگان پخته است.
فلزات بورس_کالا
2) در بند دوم هم می خوام در مورد آش وزارت صمت برای عرضه محصولات فلزی در بورس کالا بنویسم. مجددا شاهد این هستیم که آقایان صمت در یک اتاق جمع شده اند و چای و میوه را زده اند و به نتیجه رسیده اند مثلا قیمت شمش بالاست و باید بیاید پایین. چرا نوشتم مجددا چون حداقل از سال 97 تا الان این برای بار ششم است که می بینیم وزارت صمت به نتیجه رسیده نرخ های بازار درست نیست و خودش علاقه مند به تعیین نرخ شده است. برنامه افزایش عرضه و کنترل رقابت در سمت خریداران و محدودیت های دیگر است که نتیجه آن دو چیز بیشتر نیست. کاهش ارز ناشی از صادرات فلزات و انتقال رانت قیمت از شرکت ها به خریداران خوشبخت.
دلار
3) به نظر می رسد دلار در محدوده ی 60 هزار تومان یک سقف تشکیل داده و فاصله قابل قبولی نیز از آن گرفته است. حالا به نظر می رسد بازاری ها منتظر نتیجه سفر گروسی به تهران هستند. نتیجه سفر و پیش آمدهای بعد از آن می تواند سه حالت باشد. اگر مثل قبل نتیجه منفی یا مثبت مشخصی بیرون نیاد، دلار مدتی در محدوده ی 50 تا 60 هزار تومان نوسان می کند. اگر نتیجه ی مثبتی حاصل شود مثل توافق برای شروع مذاکرات آژانس و ایران ممکن است دلار به زیر 50 هزار تومان یک نفوذی داشته باشد. اگر نتیجه سفر یک گزارش بعد و شروع فرآیند اسنپ بک (بازگشت پرونده ی ایران به شورای امنیت) باشد در این صورت در کوتاه مدت سقف شکسته خواهد شد.
جهانی
4) به دلیل رشد فعالیت های اقتصادی در چین قیمت فلزات و زنجیره انرژی کمی تقویت شد. بازار جهانی کامودیتی تحت تاثیر دو نیرو متضاد قرار دارد. رشد فعالیت های اقتصادی در چین و تاثیر مثبت آن بر قیمت کامودیتی ها و تورم آمریکا و اروپا و ادامه ی سیاست افزایش نرخ بهره که تاثیر منفی بر قیمت این کالاها دارد. احتمالا در هفته های آتی و حتی تا تابستان شاهد کشمکش بین این دو نیرو باشیم. اما فعلا در کوتاه مدت نیروی افزایشی قوی تر از نیروی کاهشی است.
موج دوم رشد
5) در موج اول رشد بورس به دلیل رشد قیمت دلار، معمولا شرکت های صادراتی و کامودیتی شناخته شده در صنعت فلزات، معدنی و پتروشیمی در موج اول رشد جای می گیرند و از آنجائیکه بازار نسبت به آنها شناخت بالا دارد، در همان اولین گام رشد خوبی می کنند.
بعد از رشد این گروه، در دومین موج عمدتا سرمایه گذاران با بررسی تاثیر رشد دلار بر صورت های مالی، به دنبال شرکت های کوچکتری می روند که یا صادراتی دارند یا نرخ فروش داخل آنها تحت تاثیر رشد دلار، افزایش پیدا می کند. #سیمان #کاشی #کانی_غیرفلزی #شیمیایی #حمل_نقل و برخی گروه های دیگر از جمله کاندیداهای مورد برسی می توانند باشند.
