5 نکته قبل از معاملات
1) این هفته بازار در یک دو راهی قرار دارد و باید بین یکی از دو راه پیش روی خودش انتخابی کند. بورسی ها می توانند به گزارش عملکرد شرکت ها توجه کنند و شرکت هایی که به هر دلیلی در فصل بهار و فصل های اخیر عملکرد خوبی داشتند را نگهداری کنند یا بخرند و حتی می توانند به اتفاقات و داستان های جاری در شرکت های مختلف مثل تجدید ارزیابی، فروش دارایی و غیره، متمرکز شود. یک راه دیگر برای بازار اما درگیر شدن با بحث کلان سیاست های دولت و به نوعی حکومت در قبال صنایع و شرکت هاست. این دوبخشی شدن هم به خوبی در بازار قابل مشاهده است.
بخشی از تحلیلگران به شدت پیگیر تحلیل جزئی وضعیت شرکت ها هستند در حالی که بخشی دیگر معتقد هستند مادامی که دولت سیاست تنگ کردن شرایط برای بخش خصوصی و صنایع را دارد، نباید سراغ بورس و هیچ نوع سرمایه گذاری قابل مداخله توسط دولت رفت. ما نمی توانیم در مورد اینکه کدام نوع دیدگاه نسبت به بورس در روزهای آتی موفق خواهد بود، اظهارنظر کنیم اما به تجربه می توانیم بگوییم زمانی که یک مساله کلان مساله ساز می شود، اگر باعث ریزش دسته جمعی نشود، حداقل جلوی رشد کلی یا بخشی بازار را می گیرد.
2) در مورد نرخ گاز چیزی که از زمان ورود مجدد مجلس مشخص بود، عدم کوتاه آمدن دولت در مقابل نرخ 7000 تومانی و 4000 تومانی بود. چراکه دولت در دو سال گذشته نشان داده چندان علاقه ای به انعطاف ندارد و حتی در برخی مواقع انعطاف را به عنوان یک ضعف می بیند. از اوایل خردادماه این دومین بار است که در مورد یک موضوع کلان مجلس با دولت وارد تعامل می شود. بار اول رئیس مجلس نسبت به نرخ 28500 تومانی برای پتروپالایشی ها توضیح خواست، و در ادامه دولت پاسخ مشخصی نداد.
در این البته سران قوا ظاهرا با برداشته شدن 28500 و تبدیل آن به 38000 تومان موافقت نمود. در اوایل تیر با اولین تغییر از این جنس، جریان دلارزدا وارد عمل شد و جلوی تبدیل 28500 به 38000 تومان را گرفت. ظاهرا در مورد نرخ خوراک هم این مسیر طی خواهد شد و احتمالا در روزهای آینده شاهد مطرح شدن بحث نرخ گاز خوراک و سوخت در سران قوا باشیم. اینکه نتیجه چه می شود و بازهم دستی از غیب آن را وتو خواهد کرد یا نه فعلا برای ما مشخص نیست
3) فولاد، فلزات، سیمان، دارو، غذایی ها، کانی های غیرفلزی، خودرویی های سنگین و کار، برخی نرم افزاری ها، قطعه سازی غیر از زیرمجموعه خودرو و خساپا، کاشی، زغال سنگ، برخی پتروشیمی های پایین دستی مطابق انتظار تحلیلگران گزارش های خوبی دادند که البته بازهم کمی بهتر از انتظار تحلیلگران بود. شوینده و لاستیک بسیار بهتر از انتظار تحلیلگران بودند و توانستند عملکرد بسیار خوبی در بهار به ثبت برسانند.
لاستیک به دلیل ثبات نرخ مواد اولیه و افزایش نرخ فروش وارد دوران خوبش شده است. تداوم ثبات در نرخ ارز (خصوصا نرخ ارز رسمی) و کمی افزایش نرخ دیگر می تواند صنعت را به خوبی متحول کند. همین شرایط در صنعت شوینده نیز می تواند اتفاق بیافتد.
4) پالایشی ها بهار خوبی نداشتند و 100 البته که تحلیلگران به این موضوع واقف بودند. حتی در یک پست به این موضوع پرداخته شد و عنوان شد که اوضاع به آن وحشتناکی که فکر می کنید نیست. واقعا هم از بین پالایشگاه های بزرگ شپنا و شتران گزارش های به نسبت خوبی دادند و در بین پالایشگاه های کوچک، شبریز به دلیل شرایط خاصش و اورهال انجام شده زیان ده شده است. در مجموع عملکرد صنعت پالایش از چیزی که تصور می شد بهتر بود.
این روزها بحث دست درازی دولت به ترازنامه پالایشگاه ها بسیار مطرح است. سال گذشته، سال استثنایی از نظر حاشیه سود در صنعت پالایش بود خصوصا در فصل بهار (به دلیل جنگ اوکراین) و به طرز عجیبی دولت زیر میز نزد و آن سود قابل توجه را به پالایشی ها داد. البته که هنوز دولت به پالایشگاه بدهکار است و وجه نقد آن سود را نداده است ولی به هر حال زیر بار آن هزینه رفت.
حالا این روزها بحثی مطرح است که دولت ممکن است تخفیف دوم (تخفیف اول 5 درصد روی نفت خام صادراتی ایران و تخفیف دوم 5 دلار برای نفت سبک و 6 دلار برای نفت سنگین) را بازنگری کند و دستورالعمل را تغییر دهد. پس اگر می شنوید دولت می خواهد تخفیف را بردارد منظور آن 5 دلار و 6 دلار است. طبق شنیده ها دستورالعمل تخفیف دوم ممکن است تغییر کند ولی کسی از محتوای دستورالعمل جدید خبر ندارد.
اما می خوام یک نکته اساسی در مورد صنعت پالایش بگویم. دید دولت نسبت به پالایش مثل پتروشیمی گازی نیست. دولت پتروشیمی گازی را مضر و بد می داند و سود رفته به جیب این پتروشیمی ها را نادرست می داند و شاید حتی به لزوم وجود این پتروشیمی ها اعتقادی ندارد (البته این تفکر غلط است)، اما در مورد پالایشی ها این دید وجود ندارد. دولت به این مجتمع ها برای پالایش نفت نیاز دارد و اتفاقا شرایطی را در پیش خواهد گرفت تا این شرکت ها بتوانند طرح توسعه انجام دهند و بزرگتر شوند.
5) آمار مربوط به اعداد پولی تا انتهای سال منتشر شده است. یک سوال اساسی وجود دارد که چرا با وجود رشد بالای پایه پولی، نقدینگی رشد بالایی نداشته است. در یک مطلب جداگانه به این موضوع پرداخت خواهیم کرد. البته رویکرد ما بیشتر تصمیم گیری در مورد بازارهاست نه تحلیل اقتصادی سیاست پولی. به نظر ما اگر رشد پایه پولی متوقف نشود و برعکس نشود (سوخت پایه پولی) نمی توان انتظار داشت رشد نقدینگی برای دوره ی بلندمدتری پایین بماند و احتمالا در ماه های آتی رشد نقدینگی بالا خواهد رفت.