تحلیل بازار امروز 9 مرداد 1402
چهارگانه متناقض بورس ایران
امروز ارزش معاملات کم بود بازار یکم برگشت زد و شاید در مثلا یک ماه آتی عددهای امروز کف بازار باشند و این حرف ها. از این بگذریم می خواهم در مورد یک چهارگانه متنافض در بورس ایران صحبت کنم. این چهارگانه به شرح ذیل است
دولت چپگرا
دولت ها در ایران فارغ از اینکه از کدام جناحی باشند و از کجا آمده باشند، چپگرا هستند. علت آن نیز مشخص است. چپگرایی هم به دولتمردان امکان استفاده از سیاست های پوپولیستی را می دهد و هم به باندهای مافیایی امکان استفاده از فرصت های ویژه. به همین دلیل اساسا دولت ها در ایران سعی می کنند اولا کنترل همه چیز را در دست داشته باشند دوما تا جای ممکن شفافیت در نتایج مشخص نباشد. بورس اساسا ساختاری است که شفافیت ایجاد می کند و از طرف دیگر به دلیل ساختار حاکمیت شرکتی نباید اجازه دهد ذینفعی به نام دولت هر گونه که خواست تصمیم بگیرد. این اولین تناقض
سازمان مامور
سازمان بورس مامور است تا دو کار را انجام دهد. اول از حقوق سهامداران خرد (غیرمدیریتی) دفاع کند و دوم سیاست های دولت را پیش ببرد. مهمترین سهامداران یا کنترل دار بورس ایران دولت است. یعنی دولت یا مستقیما سهامدار شرکت ها است و آنها را مدیریت و کنترل می کند یا با واسطه نهادهای عمومی (صندوق های بازنشستگی و غیره). حالا سازمان بورس باید از حقوق سهامداران خرد در مقابل کنترل گر بازار سهام دفاع کند. کنترلگری که دولت است و عملا سازمان بورس از طرف آن مامور می شود. این دومین تناقض
معامله گران حرفه ای
بخشی از کسانی که در بورس ایران فعالیت می کنند یا دانش آموخته ی رشته های مرتبط هستند، یا دانش و تخصصی دارند که به کار معاملات می آید (مانند برنامه نویسان یا کسانی که ریاضیات بلد هستند) و یا از زمان ورود به بورس بدون سابقه ی آموزشی، جذب مباحث تخصصی شده اند و به معاملات به دید حرفه ای نگاه می کنند. طبیعتا این اشخاص هم به دنبال توسعه و استفاده حداکثری از ابزارها و فرصت های سرمایه گذاری هستند.
ممکن است از ماشین برای معاملات استفاده کنند، الگوریتم به کار ببرند، در لحظه تصمیم بگیرند از یک سهم خارج شوند و مثلا آپشن آن سهم را بخرند و 1000 رفتار دیگر که از دید بسیاری نامطلوب به نظر آید. اینجا سازمان موظف است زمینه ی توسعه بازار سرمایه را بوجود بیاورد اما در طرف مقابل مجبور است تمایلات مداخله گری سهامداران خرد که بخش بزرگی از آنها به صورت حرفه ای سرمایه گذاری نمی کنند را برآورده کند. این سومین تناقض
رسانه ای ها
بخشی از کسانی که رسانه ای هستند یا خودشان در فضای مجازی مخاطب قابل توجه دارند به دو دلیل با رویکرد توسعه ی ابزاری و معاملاتی در تناقض هستند.
در واقع این قشر از اهالی بازار سرمایه با توجه به تاریخچه ی بورس در ایران و همچنین روندهای شکل گرفته در آن که اساسا حرکت های بزرگش براساس تورم یا دلار بوده و همچنین دارای ناهنجاری های بسیاری است که از کارا شدنش جلوگیری می کند، نیازی ندیده اند به سمت حرفه ای گری حرکت کنند و به همین شکل موجود توانسته پولی در بیاورند یا مخاطبی جذب کنند. لذا هر جا که رویدادهای جدید با ماهیت ابزاری یا معاملاتی با منافع مدنظر آنها در تناقض باشد، سریعا با گروه دوم (سازمان) و گروه سوم (حرفه ای گرها) درگیر می شوند. این چهارمین تناقض
ما با یک چهارگانه تناقضی درگیر هستیم که بعید است اصلا حل شود.