دستهبندی ویژگی امواج الیوت، یکی از پرکاربردترین و وسیعترین شاخههای الیوت است. این نظریه سبب میشود که با دستهبندی امواج الیوت، رفتار انسانی آنها را طبقهبندی و با این کار اصول تحلیل تکنیکال را محکمتر و سودمندتر کنیم. این فرایند را “موجشماری الیوت” مینامیم.
هنگامی که موجها پیش میروند، ممکن است حالات مختلفی از موجشماری منطبق بر ظاهر الیوت وجود داشته باشد. این موضوع قطعاً معاملهگر را سردرگم میکند. اینجاست که کمک گرفتن از ویژگی امواج میتواند مکمل بسیار عالیای برای تحلیلگر باشد.
اگر تحلیلگر بتواند خصوصیات موجی که در آن قرار دارد را به درستی تشخیص دهد، میتواند نوع و شمارهی آن موج و همچنین موج و روند بزرگتر را تشخیص داده و در نقطه مناسب وارد معامله شود.
ویژگیهای کلی الیوت
امواج جنبشی (Motive) به صورت الگوهای 5 موجی ظاهر میشوند. این الگوی 5 موجی هواره بخشی از یک روند درجهی (Wave Degree) بالاتر است. در این الگوی 5 موجی، امواج 1، 3 و 5 خودشان امواجی جنبشی در درجهای پایینتر محسوب میشوند و معمولاً هر کدام دارای 5 موج فرعی یا زیرموج هستند.
امواج 2 و 4 از این روند، امواج اصلاحی درون همین موج اصلی هستند:
زمانی که این 5 موج کامل شد و به انتها رسید، کل این حرکت باید توسط یک الگوی 3 موجی ABC، یا اصلاحی پیچیده، اصلاح گردد:
در اکثر موارد، یکی از این امواج جنبشی 1، 3 یا 5 گسترش مییابند و به صورت اکستنشن (Extension) ظاهر میشوند. موج گسترش یافته معمولاً بلندتر از 2 موج دیگر است و آن 2 موج دیگر، اندازهای برابر دارند. معمولاً در بازارهای مالی بورس و فارکس، اکستنشن در موج 3 و در بازارهای کالایی اکستنشن در موج 5 ایجاد میشود.
نمودار زیر نشاندهندهی اکستنشن در موج 3 است:
اکستنشن یا گسترش یافتگی، در قالب یک 5 موجی رخ میدهد، یعنی موجی که گسترش مییابد (در تصویر بالا موج 1 گسترش یافته) دارای 5 موج داخلی میگردد. در تصویر زیر احتمال بروز اکستنشن در موجهای مختلف نشان داده شده است:
در مقاله “امواج جنبشی الیوت“، موضوع اکستنشن را با جزئیات کامل توضیح دادیم.
موجشماری الیوت
برای توانایی موجشماری، ابتدا باید بتوانیم امواج الیوت را بشناسیم. وقتی امواج و توالی آنها را در نمودار پیدا کردیم، آن موقع میتوانیم به راحتی سوار بر موج شده و از بالا و پایین شدنهای روند لذت ببریم. زیرا اگر ما موجشماری را بلد باشیم، میدانیم که موج بعدی چگونه است و ریزشها و صعودهای آتی شوکه نخواهیم شد.
به صورت کلی 4 راهکار برای تشخیص امواج الیوت وجود دارد:
1. قوانین الیوت
2. ویژگیهای امواج الیوت
3. خطوط راهنما
4. فیبوناچی
1. قوانین الیوت
قوانین الیوت مواردی هستند که باید همواره رعایت شوند و هیچ استثنائی برای آن وجود ندارد. این قوانین باید در تمام امواج الیوت رعایت شده باشند و در صورتی که در هر نموداری نقض گردند، موجشماری آن نمودار غلط بوده است.
این قوانین، اصول غیرقابل مذاکره و قطعی الیوت هستند. به بیان دیگر، قوانین الیوت متر و معیار سنجش صحت موجشماری تحلیلگر است.
قوانین کلی الیوت فقط 3 مورد است:
قانون اول؛ اصلاح موج 2: موج اصلاحی 2، نمیتواند به نقطه آغاز موج 1 برسد.
قانون دوم؛ اندازه موج 3: موج 3 نمیتواند کوتاهترین موج باشد.
قانون سوم؛ محدوده موج 4: موج 4 نمیتواند وارد محدوده موج 1 بشود.
در ادامه به بررسی دقیقتر این قوانین خواهیم پرداخت.
قانون اول: اصلاح موج 2
موج 1 از جنس روند و جنبشی است. در موج 1، قیمت از سطح ابتدایی روند آغاز شده و هنگام تمام شدن موج 1، به نقطه بالای موج 1 میرسد. از این نقطه موج 2 شروع میشود. موج 2 یک حرکت اصلاحی است و رشدی را که نمودار طی موج 1 انجام داده، اصلاح میکند. بنابراین طی موج 2، قیمت از نقطهی انتهای موج 1 شروع به کاهش میکند.
قانون اول الیوت میگوید که اصلاح موج 2، نمیتواند نمودار را به سطحی پایینتر از سطح ابتدای موج 1 برساند. در تصویر زیر این قانون نمایش داده شده است:
علت این امر هم بسیار واضح است و ریشه در تعریف الیوت دارد:
اگر اصلاحی که طی موج 2 انجام میگیرد، نمودار را به پایینتر از سطح ابتدای موج 1 برساند، پس موج 1، موجی جنبشی / انگیزشی نبوده است. زیرا قدرت و اثرگذاری آن بسیار کم بوده و مغلوب اصلاح موج 2 شده و نتوانسته در نهایت قیمت را به سطحی بالاتر از سطح ابتدای روند برساند.
تصویر زیر نشاندهندهی این موضوع است:
در صورتی که موج 2 به سطحی پایینتر از سطح شروع موج 1 نزول کند، آن موج موج نبوده، بلکه یا موج اصلاحی A و پایان یک اصلاح پیچیده بوده است.
قانون دوم: اندازه موج 3
موجهای 1، 3 و 5 از نوع موج جنبشی در راستای روند هستند. اگر روند اصلی صعودی باشد، این 3 موج صعودی هستند و اگر روند کلی نزولی باشد، این 3 موج هم نزولی اند. طبق قاعدهی الیوت، موج سوم نمیتواند هم از موج اول و هم از موج پنجم کوتاهتر باشد.
به عبارت دیگر، قانون دوم الیوت میگوید که ممکن است موج 3 بزرگترین موج نباشد، اما قطعاً کوچکترین هم نیست.
اصولاً موج 3 از امواج 5گانه، موجی است که مردم عوام هم به جهت روند پی بردهاند و وارد بازار شدهاند. از طرف دیگر این موج بعد از اولین اصلاح در موج 2 رخ میدهد. طبیعی است که حرکت روند در این موج کوتاهتر از موج 1 و 5 نباشد.
تصویر زیر نشاندهندهی این قانون است:
اگر موج 3 کوچکتر از امواج 1 و 5 شد، قطعاً شمارش ما نادرست است و آن موج 3 نیست. احتمالاً موج 3 در حالت اکستنشن قرار خواهد داشت و بسط یافتگی آن باعث میشود که از حالت کوچکترین موج بودن خارج شود.
قانون سوم: محدوده موج 4
موج 4، موجی اصلاحی درون موجهای جنبشی است. پس از آنکه موج 3 به اتمام رسید، موج 4 شروع به یک حرکت اصلاحی میکند. این موج آخرین اصلاح درون حرکت جنبشی است. پس از اتمام موج 4، موج 5 مجدداً حرکت را در جهت روند ادامه میدهد.
قانون سوم الیوت میگوید که موج 4، نمیتواند وارد محدودهی موج 1 شود و اصطلاحاً با موج 1 همپوشانی یا اُوِرلپ (Overlap) داشته باشد:
علت این قانون دقیقاً مانند قانون اول الیوت است. اگر موج 4 وارد محدودهی موج 1 شود، به این معنی است که موج 3 ناکارآمد بوده است. زیرا موج اصلاحی 4، در حال اصلاح حرکت جنبشی موج 3 است. اگر اصلاح 4 بتواند موج 3 را تا محدودهای از موج 1 اصلاح کند، یعنی عملاً موج سوم دارای رشد مناسبی نبوده است.
اگر هنگام شمارش دیدیم که موج 4 با موج 1 همپوشانی دارد، یعنی شمارش غلط بوده و احتمالاً این موج 3 و 4، موجهای 1 و 2 از یک حرکت بزرگتر هستند.
2. ویژگی امواج الیوت
در این بخش ویژگیهایی که معمولاً امواج دارند را بررسی میکنیم:
ویژگیهای موج 1
موج 1، اولین حرکت جدی نمودار در شروع یک روند و رالی جدید است. به طور کلی میتوان گفت که نیمهی ابتدایی موج اول، نقش کفسازی برای روند جدید را ایفا میکند. به همین دلیل است که با شروع موج 2، قسمت زیادی از موج 1 اصلاح میشود.
موج 1 معمولاً با افزایش قابل توجهی در حجم معاملات و وسعت موج همراه میشود. سرمایهگذاران در این موج همچنان بر این باورند که روند جدیدی ایجاد نشده و این حرکت جدید صرفاً یک نوسان مقطعی است. به همین دلیل پس از طی نیمی از موج 1، معمولاً این معاملهگران اقدام به فروش و سیو سود مینمایند.
در این شرایط معمولاً موج اول پرتحرک است و اصلاح موجهای اول، اصلاحاتی ساده و معمولی میباشند.
معمولاً موج 1 دارای 5 زیرموج خواهد بود.بنابراین اگر در یک روند بودیم و متوجه یک موج جدید مخالف روند شدیم، حتماً باید دقت کنیم که اگر این حرکت جدید در حال طی کردن یک الگوی 5 موجی است و حجم معاملات هم در حال افزایش است، احتمال بسیار زیاد این حرکت 5 موجی، موج 1 از یک روند جدید است.
ویژگیهای موج 2
موج 2 از جنس اصلاح است. این موج معمولاً زمانی پایان مییابد که درصد قابل توجهی از تغییر قیمتی موج 1 را اصلاح کرده باشد. این موضوع ناشی از ترس سرمایهگذارانی است که نگران سود کسب کرده در موج 1 هستند. در این شرایط فعالان بازار مطمئن میشوند که روند نزولی قبلی بازار بازگشته است.
در این موج معمولاً حجم معاملات و سرعت به شدت کم میشود. این موضوع نشانهی کم بودن فشار فروش است. در نتیجه نمیتوان موج 2 را ادامهای بر روند نزولی سابق قلمداد کرد.
موج 2 معمولاً یک اصلاح ABC است. در مقاله “امواج اصلاحی الیوت” انواع اصلاحها را به صورت کامل شرح دادیم. اصلاحهای 3 موجی یا در قالب فلت هستند و یا زیگزاگ و مثلث.
ویژگیهای موج 3
موجهای سوم امواجی دیدنی و اعجابانگیز اند. این امواج برای همهی فعالان بازار جذاب هستند. موج 3، موجی بسیار قوی و وسیع است. در این موج روند بر همگان کاملاً واضح و روشن شده است. اخبار خوب فاندامنتالی گسترش مییابد و استقبال به بازار شدت میگیرد.
حجم معاملات و تغییر قیمت در این موج بسیار زیاد است. در اکثر موارد این موج بلندترین موج از سری 5 تایی است. این موج هم معمولاً به صورت یک 5 موجی ظهور میکند و موج سوم داخلی موج 3 (3:3)، قویترین نقطه از این سری امواج است.
تمام خطوط روند سابق، مقاومتهای نمودار، سقفهای قبلی به صورت قاطع در این موج شکسته میشود. شکافهای ادامهدهنده، افزایش شدید حجم، وسعت شدید و حرکتهای شارپ در این موج اتفاق میافتد.
در موج سوم است که اقبال عموم به بازار زیاد میشود. مردم عادی سعی میکنند به سرعت وارد بازار شوند، بنابراین پول ورودی به بازار به طرز بیسابقهای زیاد میشود.
ویژگیهای موج 4
موج 4، آخرین اصلاح درون روند است. این موج هم به لحاظ وسعت و هم به لحاظ اندازه قابل پیشبینی و اندازهگیری است. تناوب (Alternation) در این موج بسیار راهگشا است. طبق راهنمای تناوب، اگر موج اصلاحی 2 ساده بود، موج 4 تبدیل به اصلاحی پیچیده میشود. اگر هم موج 2 پیچیده بود، موج 4 ساده خواهد بود.
گاهی اوقات این موج صرفاً یک حرکت ساده و اصلاح عرضی (Sideway Correction) نیست. وظیفهی این موج ایجاد یک کف قیمت برای موج 5 روند است. این اصلاح عرضی باعث میشود روند بسیار فرسایشی و خستهکننده باشد. در این صورت رسیدن موج 5 به تارگت روند به تأخیر میافتد.
اگر این موج یک اصلاح تیز (Sharp) باشد، تحرک و وسعت زیادی در زمان اصلاح ایجاد میکند.
ویژگیهای موج 5
این موج آخرین موج جنبشی در راستای روند فعلی است. موجهای پنجم از پهنه و وسعت کمتری نسبت به موج 3 برخوردارند و همچنین سرعت کمتری نیز نسبت به آن دارند. اگر این موج تبدیل به اکستنشن شود، سرعت حرکت در سومین موج از 5 موج داخلی آن، بیشتر از سایر امواج خواهد بود.
با اینکه در این موج شاهد افزایش قیمت هستیم، اما حجم معاملات در این موج نسبت به موج 3 کمتر است. بنابراین احتمالاً در اندیکاتورها شاهد واگرایی خواهیم بود. اگر موج 5 اکستنشن باشد، حجم معاملات و وسعت حرکت در موج پنجم داخلی آن هم نسبت به موج 3 داخلی آن کمتر خواهد بود.
با وجود کاهش قدرت روند در این موج ، خوشبینی و سادهانگاری مردم بسیار زیاد میشود. عوام سرمایهی بیشتری وارد بازار میکنند و اصطلاحاً همه تحلیلگر میشوند! این خوشبینی همگانی، یکی از بزرگترین علامت خطر (Red Flag) ها برای اتمام روند است، ماجرای پسرک واکسی!
جملهی مشهوری در این باره هست که میگوید: بازار دقیقاً از جایی برمیگردد که کسی انتظارش را ندارد!
ویژگیهای موج A
موج 5 پایان یافته و روندی که شروع شده بود، کاملاً تمام شده. این روند توسط شروع حرکت ABC اصلاح میشود. که موج A اولین موج ریزشی آن است. اغلب سرمایهگذارارن بر این باورند که این افت صرفاً یک عقبنشینی و اصلاح کوتاه مدت است. اما در واقعیت این موج یک اصلاح موقت (Correction) نیست، بلکه یک ریزش (Collapse) است.
آهنگ و شدت موج A، حرکت موج بعدی B را تنظیم میکند. اگر A یک سری 5 تایی باشد، احتمالاً B به صورت زیگزاگ خواهد بود. اگر A 3 تایی ساده باشد، احتمالاً B به صورت فلت یا مثلث است.
ویژگیهای موج B
این موج در حال اصلاح موج A است، بنابراین روندی شبیه به روند 5 موجی اصلی و قبلی دارد و رو به بالا است (اگر روند اصلی افزایشی بوده باشد). این موج به شدت گمراهکننده است. وارد این موج شدن کاملاً خطرناک و بازی با آتش است!
مردمی که هنوز باور نکردهاند روند تمام شده و دیگر سودی نمیتوان از آن گرفت، با بروز این موج خوشحال میشوند! اینها همانهایی هستند که در موج 5 تبدیل به تحلیلگر شده بودند! اکنون گمان میکنند این موج دائمی و رو به بالا است و ضررهای، به گمان خود مقطعی، موج A را جبران میکنند.
اما این موج آخرین ضربه را توسط موج بعدی C، محکمتر میزند! به نوعی میتوانیم موج B را شبیه به “بوسه وداع” در پرایس اکشن بدانیم. پس از بوسه وداع، همه چیز تمام میشود.
ویژگیهای موج C
این موج آخرین مرحله اصلاح است. کاهشهای موج C غالباً ویرانگر و قدرتمند است. آنها سومین موج از اصلاح ABC هستند و بسیاری از ویژگیهای موج 3 را در جهت عکس دارا هستند.
در این موج بازار سراسر ترس است و همه ضرر را پذیرفتهاند و در حال فرار از بازار هستند. این موج معمولاً پهن و طولانی است. بازار عجلهای برای تمام کردن ریزش ندارد. به همین دلیل موج C معمولاً دارای ساختاری 5 موجی است.
3. خطوط راهنما
خطوط راهنما یا گایدلاین (Guide Lines) مواردی تجربی هستند که در اثر مشاهدهی فراوان تحلیلگران، تبدیل به الگویی آشنا برای الیوتکارها شده است. زمانی که معاملهگر این موارد را در نمودار ببیند، آن را مرتبط به تجربه پیشین خود میابد.
تفاوت خطوط راهنما و قوانین الیوت، در این است که خطوط راهنما حالت احتمالی دارند و قوانین حالتی حتمی. اگر یکی از قوانین الیوت، که بالاتر ذکر شد، در شمارش ما نقض شود، حتماً شمارش ما غلط بوده است. اما راهنماها ممکن است در موارد زیادی نقض شوند و نقض شدن آنها ضربهای به الیوت ما نمیزند.
خطوط راهنما این موارد هستند:
1. تناوب
2. پیشبینی امواج اصلاحی
3. کانالیزه کردن
4. مقیاس
5. حجم
1.تناوب: اگر موج 2 اصلاحی تند و شارپ باشد، احتمالاً موج 4 اصلاحی عرضی، پرنوسان و طولانی است. همچنین برعکس آن: اگر موج 2 اصلاحی عرضی بود، موج 4 احتملاً اصلاحی شارپ است.
اگر موج A دارای الگوی فلت abc باشد، احتمالاً موج B زیگزاگ خواهد بود. همچنین برعکس آن: اگر موج A زیگزاگ باشد، انتظار داریم موج B به صورت فلت باشد.
2. پیشبینی امواج اصلاحی: موج چهارم اصلی تا “محدوده” زیرموج چهارم از موج قبلی، نفوذ میکند. موج 4 الزامی برای رسیدن به کف (4) ندارد، ورود به محدودهی موج (4) کفایت میکند.
3. کانالیزه کردن: رفتار امواج الیوت را میتوان در یک کانال رسم کرد. برای این کار انتهای موج 1 و 3 را به هم متصل کرده و از انتهای موج 2 خطی به موازات این خط رسم میکنیم. محل قرارگیری موج 4، احتمالاً بر روی این خط قرار خواهد گرفت.
در مرحله بعدی خطی از انتهای موج 2 و 4 رسم میکنیم. سپس از انتهای موج 3 خطی به موازات خط قبلی میکشیم. این خط محل احتمالی قرار گرفتن انتهای موج 5 را نشان میدهد.
4. مقیاس: برای راحت کردن شمارش، میتوان مقیاس نمودار را بین حالت لگاریتیمی و حسابی تغییر داد و مقایسه کرد که شمارش الیوت در کدام نمودار بهتر جواب میدهد.
همچنین مقیاس زمانی نمودار را با تعویض تایمفریم های زمانی میان روزانه، ماهانه، ساعتی و …، میتوان تغییر داد. بین تایمفریم های مختلف شمارش الیوت را انجام میدهیم تا ببینیم با کدام تایمفریم شمارش دقیقتر و بهتری داریم.
5. حجم: حجم معاملات معمولاً در موجهای جنبشی 1، 3 و 5 بیشتر از امواج اصلاحی 2 و 4 است.
ما در اینجا صرفاً به بیان خطوط راهنما اکتفا میکنیم. اما برای مطالعه دقیق و کامل خطوط راهنمای الیوت، حتماً مقاله “خطوط راهنمای الیوت” در فردانامه را بخوانید.
4. فیبوناچی
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال کاربرد فراوانی دارد. حتی میتوان گفت فیبوناچی به تنهایی یکی از انواع سبکهای تحلیل تکنیکال است. بسیاری از تکینکالیستها صرفاً با استفاده از فیبوناچی به معاملهگری میپردازند.
معاملهگرانی که سبک و استراتژی معاملهگریای جز فیبوناچی داشته باشند هم، حتماً برای تأیید گرفتن تحلیلهای شان از فیبوناچی کمک میگیرند. خیلی خیلی بعید است که تکنیکالیست و معاملهگری را پیدا کرد که با فیبوناچی آشنایی نداشته باشد!
همانطور که فیبوناچی در تکنیکال کلاسیک کاربرد دارد، آقای الیوت و نفرات پس از او هم دریافتند که فیبوناچی در امواج الیوت هم میتواند بسیار مفید باشد. علت این امر مقدمات بسیار زیادی لازم دارد، اما صرفاً به همین نکته بسنده میکنیم و سپس به بیان کاربرد فیبوناچی در الیوت میپردازیم:
نمودار بالا نشاندهندهی اصول شمارش امواج الیوت است:
سطر اول: 1 موج نزولی + 1 موج صعودی = 2 موج کلی الیوت
سطر دوم: 3 موج نزولی + 5 موج صعودی = 8 موج کلی الیوت
سطر سوم: 13 موج نزولی + 21 موج صعودی = 34 موج کلی الیوت
حال اعداد نسبت فیبوناچی را نگاه میکنیم:
0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21، 34 و …
میبینیم که موجشماری الیوت هم دقیقاً مبتنی بر اعداد فیبوناچی است. پس الیوت و فیبوناچی، اگر نگوییم جدا از هم نیستند، حتماً میتوانیم بگوییم که بسیار به هم شبیه اند و ساختار یکسانی دارند.
(شایان ذکر است که برای درک صحیح این بخش از مقاله، لازم است حتماً مقالهی “اعداد فیبوناچی” و یا هر آموزش دیگری در زمینهی فیبوناچی را لااقل به صورت مقدماتی و پایهای بشناسید)
فیبوناچی امواج اصلاحی
امواج اصلاحی اصولاً تمایل دارند به اندازهی درصدهای فیبوناچی از موج قبلی را اصلاح میکنند. اصلاحهای تیز (Sharp) معمولاً به اندازهی 61.8% و 50% از موج قبلی را اصلاح میکنند. اما اصلاحهای عرضی (Sideway)، درصد کمتری از حرکت قیمت موج قبل را اصلاح میکنند، 38.2%. اصلاح حاشیهای بیشتر زمان را اصلاح میکند.
همانطور که در مقاله “امواج جنبشی الیوت” به صورت مفصل توضیح داده شد، معمولاً اصلاح شارپ در موج 2 و اصلاح حاشیهای در موج 4 رخ میدهند:
در این اصلاحها مهم نیست نوع موج چگونه باشد، فلت باشد، زیگزاگ باشد یا هر چیز دیگر. مهم رعایت این نسبت میان آنان است. اگر هم ندرتاً موج 2 اصلاحی عرضی داشته باشد، اصلاح آن متمایل به 0.382 است. همچنین اگر موج 4 از نوع اصلاحی تیز باشد، عموماً تا 0.618 ریزش میکند.
این حالت بسیار شبیه به تناوب در خطوط راهنما است. اینجا تناوب در نوع اصلاحهای فیبو برقرار است.
فیبوناچی امواج پنجگانه الیوت
طی حرکت روند در قالب امواج 5گانه الیوت، میتوان با تقریب خوبی محل امواج بعدی را نسبت به امواج قبلی حدس زد. حدس محل موجهای آتی، از طریق نسبتهای فیبوناچی و علیالخصوص نسبت طلایی انجام میگیرد.
همانطور که در مبحث فیبوناچی بیان کرده و نشان دادیم، امواج و روندهای بازار همواره تمایل دارند در سطوح فیبو حرکت و اصلاح کنند:
اگر روند اصلی صعودی باشد، حرکت اصلاحی که پس از آن ایجاد میشود، در سطوح فیبو ریتریسمنت اندازهی صعود قبلی است. پس از اتمام این اصلاح، از ریتریسمنت خارجی استفاده میکردیم و توسط سطوح فیبوی خارجی، محلهای حساس برای قلهی صعود احتمالی بعدی را مشخص میکریدم.
همچنین اگر روند اصلی نزولی بود، اصلاحی که پس از آن شکل میگرفت، سعی داشت نمودار را به سمت بالا برساند. برای محاسبهی این اصلاح هم از همان ابزار فیبو ریتریسمنت استفاده میکردیم.
اکنون قصد داریم از فیبوناچی برای تعیین سطوح حساس مرتبط با هریک از 5 موج اصلی استفاده کنیم. در تعیین امواج اصلاحی، کافی است که فیبو ریتریسمنت موج جنبشی قبل را رسم کنیم. موج 2، موجی است که حرکت در راستای روندی را که توسط موج 1 طی شده است، اصلاح میکند.
فیبوناچی موج 2:
اولین موج اصلاحی درون روند، متعلق به موج 2 است. موج 2 بخشی از روند طی شده طی موج اول را اصلاح میکند. حساسترین سطوح مرتبط با موج 2، سطح 50 و 61.8 فیبو است. معمولاً موج 2 اصلاح را تا این سطوح ادامه میدهد:
برای رسم این سطوح هم کافی است ابزار فیبوناچی ریتریسمنت را بر روی موج 1 قرار دهیم، تا درصدهای اصلاحی را به ما نشان دهد.
فیبوناچی موج 3:
موج 3 پس از اصلاح صورت گرفته در موج 2، سعی میکند روند را تا بیشترین حد ممکن پیش ببرد. موج 3 معمولاً بلندترین و وسیعترین موج روند است. موج 3 در بیشتر اوقات روی سطح 1.618 از موج 1 اتمام میپذیرد، یعنی اندازهی موج 3، 1.618 برابر موج اول است. برخی اوقات هم این موج میتواند تا سطح 2.618 خود را برساند، که این حالت کمتر از حالت 1.618 معمول است:
در صورتی که موج 3 دچار گسترش یافتگی بشود، طول آن زیادتر شده و تا حدود فیبوی 4.25 هم خود را میتواند برساند.
فیبوناچی موج 4:
موج 4 سعی میکند روند طی شده در موج 3 را اصلاح کند. بنابراین برای پیدا کردن آن باید ریتریسمنت از موج 3 را محاسبه کنیم. موج 4 میتواند روی سطوح 23.6، 38.2 و 50 فیبوناچی اتمام پذیرد:
برای تعیین موج 4 توسط رسم فیبو ریتریس بر روی موج 3، باید دقت کنیم سطوحی که رسم میکنیم به هیچ عنوان داخل محدودهی موج 1 نشود. همانطور که پیشتر توضیح دادیم، این یکی از قوانین غیرقابل تغییر الیوت است.
فیبوناچی موج 5:
موج 5 آخرین موج از حرکت امواج الیوتی است، به همین دلیل پیچیدگیهای مختص به خودش را هم دارد. امواج آخرین انرژیشان را در این موج تخلیه میکنند. اگر امواج اصلاحی 2 و 4 نتوانسته باشند به حد کافی اِعمال نفوذ کنند، انرژی تخلیه نشده شان در این موج اثر میگذارد. امواج جنبشی 1 و 3 هم اگر نتوانسته باشند به میزان کافی پیشروی داشته باشند، در این موج باید کار را تمام کنند.
در محاسبه فیبوناچی موج 5، به طور کلی میتوان گفت که اندازه موج 5، بستگی به گسترش یافتگی درون روند دارد. اینکه اکستنشن در موج 1 رخ داده باشد یا 3 و یا اینکه هنوز رخ نداده باشد، عامل تعیینکنندهای برای تعیین اندازه موج 5 است.
اگر اکستنشن در موج 1 باشد: روند به صورت کلی به 2 گروه تقسیم میشود: موج 1 و روند پس از آن. در این حالت موج 2 کل روند را با نسبت طلایی تنظیم میکند. یعنی روند طی شده پس از موج 2، به اندازهی 0.618 از موج گسترش یافتهی 1 خواهد بود:
در اینجا باید دقت کرد که فقط موج 5 به نسبت 0.618 از موج 1 نیست، بلکه همانطور که در شکل نشان داده شده، برایند روند طی شده در موج 3، 4 و 5 برابر با 0.618 از موج اول است.
اگر اکستنشن در موج 3 باشد: در این صورت روند به میزان کافی حرکت کرده و انرژی آن تخلیه شده، بنابراین موج 5 پیچیدگی خاصی نخواهد داشت. معمولاً در این حالت موج 5 یا به اندازهی موج 1 حرکت میکند، یعنی روند حالت متقارن میگیرد و یا به اندازهی 1.618 برابر موج 1 خواهد بود:
اگر اکستنشن در امواج قبلی نباشد، احتمال بسیار زیاد موج 5 دچار گسترش یافتگی میشود: در این حالت موج 5 معمولاً در سطح 161.8 یا 261.8 فیبوی موج 1 و 3 قرار میگیرد:
یعنی گسترش یافتگی موج پنجم، ضریبی از حرکت طی شده طی موجهای 1 تا 3 است. بنابراین ابزار فیبو ریتریسمنت را باید بر روی ابتدا و کف شروع روند (نقطه صفر) و انتهای موج سوم قرار داد.
فیبوناچی در الگوهای اصلاحی
پیش از این نحوهی اصلاح توسط سطوح فیبوناچی در حرکتهای اصلاحی را توضیح دادیم. اما اگر اصلاح در قالب الگوهای پیچیدهتر بود چه اتفاقی میافتد؟
در این حالت هم میتوان همچنان از فیبوناچی استفاده کرده و سطوح حساس را تعیین کنیم. در ادامه به بررسی الگوهای مهمتر اصلاحی میپردازیم.
فیبوناچی در الگوی زیگزاگ:
معمولاً موج C یا سوم در الگوی زیگزاگ (زیگزاگ ساده و چندگانه)، برابر با موج A است. اما مواقعی هم پیش میآید که حرکت موج C به اندازهی 0.618 و 1.618 برابر موج A است:
فیبوناچی در الگوی فلت:
در الگوی فلت معمولی (Regular Flat)، میزان موج A، B و C باهم برابر است. همانگونه که اصولاً تعریف اصلاح فلت ساده هم همین است:
در الگوی فلت منبسط (Expanded Flat)، میزان پیشروی موج C دارای 2 احتمال است:
1. موج C به اندازهی 1.618 برابر اندازه موج A، حرکت میکند و از نقطهی B تا انتهای موج C میآید.
2. موج C تا سطح 0.618 از اندازهی A به زیر کف A حرکت میکند.
تفاوت این 2 حالت، در میزان اصلاحی است که موج B انجام میدهد:
در حالت اول، محدودهی اصلاحی موج B محدود است و نمیتواند از یک سطحی فراتر رفته و انبساط را بیشتر کند. در حالت دوم، میزان اصلاح موج B مهم نیست و تا هرچهقدر هم بالاتر از ابتدای روند رفته باشد تفاوتی حاصل نمیکند و برای مهم سطح تمام شدن موج C است.
فیبوناچی در الگوی مثلث:
در مورد الگوی اصلاحی مثلث جمعشونده یا همگرا، میتوان گفت که لااقل 2 موج یک در میان، باهم دارای نسبت طلایی اند:
یعنی یکی از موجهای A و C یا B و D یا C و E باهم نسبت 0.618 دارند. علت این امر هم در فشرده شدن مثلث به صورت منظم است.
اما در الگوی اصلاح مثلثی واگرا، موجها به صورت یکی در میان دارای نسبت 1.618 باهم هستند. یعنی همانطور که موجها در حال جدا شدن از هم هستند، این اتفاق به صورت منظم و با رعایت نسبت 1.618 انجام میشود.
سخن آخر
توانایی موجشماری الیوت، غایت آموزش الیوت است. مقاله ی مفید دیگری کهمیتوانیم در حوزه ی الیوت به شما معرفی کنیم مقاله ی تشخیص شروع امواج الیوت می باشد. برای موجشماری الیوت باید دست به تمرین برد. سعی کنید روندهای بازارهای مالی مختلف را نگاه کنید و امواج را برحسب ویژگیها بشمارید. از خطا کردن و اشتباه شمردن نترسید.
اگر تحلیلگری بتواند به توانایی موجشماری دست پیدا کند، بدون شک یکی از سختترین و مفیدترین ابزارها را در دست خواهد داشت. زمانی که همه در بازار اضطراب دارند، او آرامش خواهد داشت!
منابع: الیوت وِیو اینترنشنال، کورپوریت فایننس، الیوت ویو فورکست و اِف بی اِس بروکر
نظر خود را با ما در میان بگذارید