فرضیه بازار کارا

فرضیه بازار کارا

فرضیه بازار کارا

فرضیه بازار کارا که همچنین به عنوان تئوری بازار کارا نیز شناخته می‌شود چنین بیان می‌کند که قیمت سهام در یک بازار نمایانگر تمام اطلاعات داخل بازار است با توجه به این تئوری، سهام همواره در قیمت مناسب خود معامله می‌شوند و امکان اینکه سهامی را زیر ارزش ذاتی خرید شود یا در قیمتی بالاتر از قیمت منطقی معامله شود وجود ندارد. در این مقاله از فردانامه قصد داریم شما را با مفهوم جالب بازار کارا آشنا سازیم. با ما همراه باشید.

فرضیه بازار کارا چیست؟

همانطور که گفته شد منطقی بودن قیمت سهام در یک بازار می‌تواند مفهوم بسیار جالبی باشد. در فرضیه بازار کارا یا تئوری بازار کارا قیمت در ارزش ذاتی خود قرار می‌گیرد بنابراین تنها راه سود گرفتن از این بازار برای معامله گران محدود به انتخاب سهام پر ریسک می‌شود. در بازار کارا حباب قیمت وجود ندارد و هیچ اتاق فکر یا جریان مخفی برای ایجاد موج در قیمت سهام نیز وجود ندارد و همه چیز آشکار است و تغییرات قیمت سهام است که واقعیت و اطلاعات را منعکس می‌کند.

مفهوم اصلی فرضیه بازار کارا

اگر چه این تئوری را می‌توان سنگ بنای تئوری بازارهای مالی مدرن دانست، EMH همواره مورد بحث است و بسیار مورد مناقشه قرار گرفته است. افرادی که به این روش متعقدند همیشه بر این عقیده‌اند که گشتن به دنبال سهامی که زیر ارزش ذاتی خود است بی معنی است یا همچنین تحلیل روند از طریق تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال نیز بی نتیجه است.

از نظر تئوری، نه روش تکنیکال و نه روش فاندامنتال نمی‌توانند مقدار ریسک تنظیم شده بازار را به طور پیوسته کاهش دهند و فقط بهره گیری از اطلاعاتی که در داخل بازار است می‌توان به مدیریت ریسک پرداخت. هرچند بسیاری از اساتید و محققان شواهد زیادی را در راستای تایید این شواهد ارائه داده‌اند به همان مقدار هم تئوری‌ها و دلایل مخالف وجود دارند. برای مثال، سرمایه گذارانی مانند وارن بافت همواره با سرمایه گذاری‌های طولانی مدت توانسته‌اند سودهای بسیار بزرگ بسازند. چیزی که عملا با تئوری‌های مربوط به فرضیه بازار کارا در مخالفت است.

همچنین مخالفان نظریه بازار کارا به سقوط‌ های اقتصادی بزرگ برای مثال سال 1987 اشاره می‌کنند که در آن دوران شاخص داو جونز فقط در طی یک روز بیش از 20% از ارزش خودش را از دست داد که نشان و گواه بسیار پر رنگی از وجود حباب قیمتی در بازار می‌باشد. به این معنی که قیمت‌های مربوط به یک سهام می‌تواند به طرز قابل توجهی از قیمت‌های واقعی خودشان دور می‌شوند.

آیا بازارها می‌توانند کارا باشند؟

کارا بودن بازار به این مساله اشاره می‌کرد که اطلاعات موجود در بازار چه مقدار می‌تواند قیمت‌ها و واقعیت‌های بازار را مطرح کند. تئوری بازار کارا همانطور که گفته شد اعلام می‌کند که بازارها کارا هستند و هیچ نیازی به بررسی بیشتر برای به دست آوردن سود زیاد نیازی نیست و قیمت‌ها به طور معقولی قیمت گذاری شده‌اند. به این معنی که امکان شکست دادن بازار بسیار کم است هر چند شاید بتوانید بازگشت بازار را با بررسی شاخص‌های غیرفعال ارزیابی کنید.

آیا فرضیه بازار کارا اعتبار دارد؟

اعتبار بازار کارا هم از نظر تئوری و از نظر عملی همواره زیر سوال است. معامله گرانی هستند که توانستند با استراتژی معاملاتی خود ماهیت این تئوری را زیر سوال ببرند. کسانی مثل وارن بافت که همواره تمرکز خود را روی پیدا کردن سهامی بودند که از نظر ارزش زیر ارزش ذاتی خود باشند و توانستند ازا ین راه میلیاردها دلار به دست آورند از جمله مثال‌های زنده و غیر قابل اغماض این حوزه هستند.

همچنین مدیران سرمایه گذاری یا مدیران پورتفولیو وجود دارند که بهتر از دیگران می‌توانند به مدیریت و تحلیل و ثبت بازار نسبت به بقیه بپردازند و این نشان از این است که فرضیه بازار کارا درست نیست زیرا افراد با نگاه به همان بازار می‌توانند برداشت و برنامه‌ریزی متفاوتی انجام دهند که قطعا روی سود به دست آمده تاثیر دارد. طرفداران EMH همچنین می‌گویند کسانی که عملکرد بهترین نسبت به بازار دارند دارای مهارت‌های بهترین نیستند بلکه شانس بهترین دارند و این احتمالا به خاطر قانون احتمالات است: این قانون چنین می‌گوید که در بازاری که تعداد زیادی معامله‌گر در آن فعال هستند بعضی از آنها عملکرد بهترین دارند و بعضی نیز عملکرد بدتری نسبت به بازار ارائه می‌دهند.

آیا بازارها می‌توانند کارا نباشند؟

مشخصا بازارهایی هستند که از لحاظ کارا بودن نسبت به بازارهای دیگر عقب‌تر هستند. یک بازار ناکارا بازاری است که نمی‌تواند ارزش ذاتی خود را به درستی انتقال دهد که رخ دادن آن نیز دلایل مختلفی دارد. ناکارآمدی در بازار می‌تواند به علت توزیع نادرست اطلاعات، کاهش تعداد خریداران و فروشنده‌ها (به معنی کم بودن شناوری بازار)، بالا بودن هزینه‌های معاملاتی، روانشناسی بازار، احساسات انسانی و همچنین دلایل دیگر می‌تواند رخ دهد. ناکارآمدی در بازار می‌تواند سبب زیان‌های بعضا سنگین برای معامله گران شود. در واقعیت، تمام بازارها درجه‌ای از ناکارآمدی را از خود نشان می‌دهند و در شرایط بسیار بحرانی نیز این عدم ناکارآمدی مثالی از شکست در بازارها می‌باشد.

با توجه به توضیحاتی که ارائه شد شاید پذیرفتن فرضیه بازار کارا در خالص‌ترین حالت خود مقداری دشوار باشد به این مفهوم که تمام اطلاعات مورد نیاز در بازار است حال چه بازار عمومی باشد و چه خصوصی. هرچند، اصلاحاتی روی این فرضیه انجام شده است که درجات مختلفی از کارا بودن را ارائه می‌دهد و به نوعی می‌توان آن را به بازار اعمال کرد:

فرضیه بازار نیمه کارا – این نگاه چنین اعلام می‌کند که تمام اطلاعات عمومی (نه اطلاعات غیر عمومی) به نوعی در قیمت سهام وارد شده است.

کارایی ضعیف – این نوع از فرضیه بازار کارا نیز ادعا می‌کند که تمام قیمت‌های قدیمی موجود در سهام به نوعی در قیمت روز سهام منعکس شده است. بنابراین، تحلیل تکنیکال نمی‌تواند برای تحلیل بازار و ارائه عملکرد بهتر نسبت به بازار مورد استفاده قرار گیرد.

کلام آخر

فرضیه بازار کارا از جمله تئوری‌هایی است به نوعی ایده‌آل گرایی مالی و معاملاتی را در دل خود دارد و به نوعی شاید نتوان از نظر کاربردی آن را در بازار غیر ایده‌آل امروز پیاده سازی کرد. اما با این وجود این روش نیز طرفداران و مخالفان خود را دارد و در این مقاله از فردا نامه سعی کردیم به هر نحو ممکن شما را با این تئوری آشنا سازیم. لطفا نظرات خود را در قالب کامنت برای ما بنویسید.

منبع: اینوستوپدیا

امتیاز شما به این مطلب
میانگین امتیاز ها از 4 نفر 5/5
آخرین مقالات
نظر خود را با ما در میان بگزارید