تحلیل بازار امروز 25بهمن 1401
1) بازارهای سپر تورمی به جهت اینکه پول در گردش را به سمت خودشان جذب می کنند، به نوعی رقیب هم هستند. حالا اگر در کوتاه مدت بازار یا بازارهایی به هر دلیلی پرریسک تر از حالت نرمال خودش جلوه کند طبیعتا در مقابل رقبا وضعیت ضعیف تری پیدا می کند. لذا اینکه می بینیم زمانی که بازارهای دیگر داغ هستند، ولی بازار سهام بسیار عملکرد ضعیف و رکودی دارد، غیرنرمال نیست.
اتفاقا چون در کوتاه مدت همیشه برنده ها جذاب تر هستند، صاحبان سرمایه از بازنده ها خارج می شوند و به سراغ برنده های می روند. این روند تا کی ادامه پیدا می کند؟ تا زمانی که بازار های برنده اشباع خرید بشوند یا سیاست گذار مغز خودش را به کار بیاندازد.
اتفاقی که در سال 99 افتاد برعکس همین بود. بورس شده بود بازار برنده و داغی بازارهای دیگر را می گرفت و مردم را به سمت خودش جذب می کرد. مشکلی در بازارهای دیگر وجود دارد، عدم افزایش عرضه با افزایش قیمت است، علت هم محدودیت در عرضه است. مثلا زمانی که در کف بازار دلار وجود ندارد، قیمت از سمت عرضه تا هر حدی می تواند رشد کند، زمانی رشد متوقف می شود که تقاضا پا پس بکشد یا مجددا می گویم سیاست گذار مغزش را به کار بیاندازد. در مورد مسکن و غیره هم همین رابطه صادق است. ارزش معاملات خرد بورس در یک فضای ابرتورمی به اندازه ی 3600 میلیارد تومان بود که از نظر دلاری به کف خودش در سال های اخیر رسیده است.
2) پس از مدتها امروز در بورس کالا خودرو سواری معامله شد. رقابت ها هم طوری بود که نسبت به قیمت های دفعه قبلی شاهد رشد قیمت بودیم ولی باز هم نسبت به قیمت بازار، خریداران سود کردند. البته چون این چشم انداز وجود دارد که با ادامه سیاست های غلط عرضه ی خودرو در آینده محدود تر خواهد شد، خریداران عطش سیری ناپذیری برای خرید دارد. در محصولات صنعتی سعی کردند تقاضا را محدود کنند تا خریدار کمتری بتواند در تابلوی بورس کالا رقابت کند، اما بازهم تقاضای قابل توجهی وجود داشت و محصولات فلزی در قیمت های خوبی معامله شدند.
برآیند تصمیمات اقتصادی در دو ماه گذشته اینگونه بوده که هیجان برای خرید هر کالایی زیاد شده، سیاست گذار سعی کرده یا برای آن صف بلندتری ایجاد کند، یا بستری برای فساد ایجاد کند.
3) یادش بخیر چند وقت پیش برخی تحلیلگران پیش بینی می کردن نرخ دلار به 15 هزار تومان افت کند. جهت اطلاع عرض می کنم الان که این پست را می نویسم، فاصله دلار آزاد و دلار نیما به 17 هزار و پانصد تومان رسیده است. متاسفانه دلار هر روز سقف جدیدتری تجربه می کند و این عدم توقف افزایش نرخ آن همه را عاصی کرده است. اگر کسی بتواند دلار 28500 تومانی تخصیص بگیرد بدون اینکه کار خاصی بکند 60 درصد سود ما به التفاوت به جیب می زد. البته می دانیم که بسیاری از کالاها با نرخ دلار بالاتری نسبت به 46 هزار تومان در بازار قیمت می خورند.
4) در کشور الان از این فرصت های سودهای 70 80 درصدی مبتنی بر شانس و رانت به وفور پیدا می شود. از طرف درگیر دوره ی انتظار برای تحقق سود عموما در حدود سه ماه است. حالا شما تصور کنید برای کسی که می تواند یک سود بدون ریسک اما مبتنی بر شانس یا رانت را کسب کند، نرخ بهره اهمیتی دارد. طبیعتا نه. در واقع ما الان با یک وضعیتی مواجه هستیم که متغیرها مدام داغ شدن همدیگر را تشدید می کنند.
همین سودهای ذکر شده باعث می شود تمایل به نگهداری پول هم افزایش پیدا کند و نسبت پول به نقدینگی رشد می کند. خود پول بیشتر باعث می شود تورم تشدید شود و تشدید تورم میل به در اختیار داشتن پول را افزایش می دهد. یک مرحله در بازارها وجود دارد که به آن فروپاشی می گویند.