تحلیل بازار امروز 23 مرداد 1402
ناتوان حتی از منفی خوردن
عمق رکود به حدی شده است که دیگر حتی بازار توان منفی خوردن را هم ندارد. با وجود اینکه 17 سال از تغییر ساختار در بازار سرمایه میگذرد و توسعه بسیار زیادی در حوزههای مختلف آن صورت گرفته، اما بازهم شاهد این هستیم که بورس ایران کاملا سایکلی و فصلی حرکت میکند. در واقع بورس ایران انگار همان بورس 10 سال پیش یا 15 سال پیش است و چند صباحی پررونق میشود و مثبت و احتمالا همراه با نمادهایی که حباب مثبت قابل توجه میگیرند و بالعکس در بیشتر مواقع دچار رکود است و راکد.
امروز ارزش معاملات 4100 میلیارد تومان بود که حتی اگر با دلار نیما هم این عدد را تسعیر کنیم می شود حدود 100 میلیون دلار.
صرف ریسک مبهم
آخر هفته که خبر توافق بر سر مبادلهی زندانیها منتشر شد، انتظار این بود که بازار شنبه منفی باشد و دلیل آن ترس از ریزش دلار بود. شنبه همین اتفاق نیز افتاد البته هنوز زندانیها مبادله نشدند و هنوز پول هم از کره به قطر کارتبهکارت نشده است. اما یک نکته را نباید غافل باشیم. دلیل اصلی وضعیت فعلی بازار، ابهام بسیار بالا در مورد درآمد و حاشیه سود شرکتها است. همین باعث شده ما نتوانیم تخمینی از صرف ریسک مطلوب داشته باشیم.
بگذارید یک مثال بزنم. فرض کنید ما میخواهیم سهام یک شرکت فولادی را بخریم که سنگ آهن را با انرژی برق و گاز تبدیل به شمش میکند و میفروشد. رفتار دولت در یکسال گذشته به این شکل بوده که هر کدام از این نهادههای تولید میتوانند نوسان بسیار بالایی داشته باشند و در کنار آن قیمت فروش نیز میتواند نوسان بسیار بالایی داشته باشد که بسیار بزرگتر از حالت نرمال است. مثلا همین وضع عوارض صادراتی اصلا معلوم نیست با چه منطقی انجام شدهاست و درصد آن چطور به دست آمده.
ممکن است همین نرخ بسیار بزرگتر هم بشود. لذا ما اصلا نمیتوانیم صرف ریسک را تخمین بزنیم. تا یک جایی فقط میفروشیم چون ابهام به قدری بزرگ است که از آن فرار میکنیم. از یک جای دیگر ولی دیگر نه به فروش علاقه داریم و نه به خرید. به نظر ما بزرگترین مشکل بازار همین ابهام بالا و صرف ریسک غیرقابل تخمین است. این ابهام و این سردرگمی هم یک مقصر بیشتر ندارد.
نتایج توافق یا مراحل توافق
در مورد توافق اخیر دو رویکرد وجود دارد. اول اینکه یک توافقی برای کاهش تنش صورت گرفته که شش ماه پیش بوده و خبرهایی که الان میبینیم نتایج آن بوده و این داستان کاهش تنش به نتیجه رسیده و نمیتوان انتظار بیشتر داشت.
رویکرد دوم هم میگوید که این توافق یکی از مراحل بوده و در صورت به نتیجه رسیدن میتوان انتظار مراحل بعد را نیز داشت. ما نمیتوانیم در مورد این سناریوها به قطعیت نظر بدهیم، اما باتوجه به فاصلهی زمانی تا انتخابات آمریکا و تحولات جهانی به نظر میرسد یک توافق در مورد کاهش تنش صورت گرفته و نتایج آن در حال هویدا شدن است.
ایران نفت بیشتری صادر میکند و پول بیشتری گیرش میآید (با فرض نفت 70 دلاری سالانه حدود 40 میلیارد دلار درآمد نفتی گیرش میآید و با درآمدهای غیرنفتی این عدد به 80 تا 85 میلیارد دلار میرسد) که این عدد میتواند نیازهای ارزی ضروریاش را پوشش دهد و میتوان انتظار داشت دلار رشد منطقی و نزدیک به میانگین در دوره های آتی داشته باشد. اما اگر این درآمد محقق نشود و رشد نکند و از طرفی نقدینگی کنترل نشود یا هر اتفاق دیگری بیافتد بعد از مدتی مجدد شاهد رشد بیشتر از میانگین خواهیم بود.
جهالت طوطی وار
یکی از ویژگی ها جهالت تکرار بدون شک یک حرف است. در واقع وقتی کسی جاهل باشد، یک حرفی را که میشنود و به هر دلیل فکر میکند درست است را بدون شک و شبه تکرار میکند.
یکی از جهالتهای بارز را اخیرا در مورد شرکتهای بزرگ مشاهده میکنیم. از نظری عدهای متوهم مشکلات کشور زیر سر این شرکتهاست و چون درآمد و سود اینها با دلار و تورم رشد کرده پس اینها باعث تورم و رشد دلار شدهاند. آدم جاهل دنبال سادهسازی مشاهدات است تا راحت نتیجه بگیرد. تا اینجا هیچ مشکلی نیست، اگر جاهل در منزلش بنشیند و به جهالت خودش ادامه دهد، در نهایت خودش و خانوادهاش را بدبخت میکند.
اما وقتی یک دسته جاهل مشاوره به تصمیمگیر میدهند، نتیجهی این جهالت عام میشود. ما سرمایهگذار و معاملهگر هستیم و هر جا احساس کنیم قرار است جهالت حمله کند از آن فرار میکنیم، اما کسی که به فکر آینده خودش و خانوادهاش است، باید با این جهالت مبارزه کند. از ما گفتن