بودجه بندی سرمایه ایی
NPV ( خالص ارزش فعلی ) ، IRR ( نرخ بازده داخلی ) ، PI (شاخص بازده سرمایهگذاری ) چیست؟
مقدمه
احتمالا تاکنون حداقل یک بار بین انجام یک پروژه تردید داشتهاید و نتوانستید تصمیم بگیرید که کدام پروژه را انتخاب کنید. حتما با خود فکر کردهاید بهترین روش برای انتخاب بهترین پروژه که بیشتری بازده را برای شما ایجاد کند چیست؟ بودجه بنده سرمایهایی سرفصلی در دنیای مالی است که این مشکل را حل میکند. در بودجه بندی سرمایهایی سعی شده است تا روشهای مختلفی برای اینکه بتوان یه پروژه را ارزیابی کرد گنجانده شود. یکی از این روشها دوره بازگشت سرمایه است که در مقاله دیگری به طور کامل به آن پرداخته شده است.
دوره بازگشت سرمایه نشان دهنده این است که سرمایه گذاری اولیه برای یک پروژه چقدر زمان میبرد تا با درآمدهای پروژه به سرمایهگذار بازگردد. در واقع در این روش به طور خیلی ساده میشود بدون در نظر گرفتن ارزش زمانی پول صرفا زمانی که سرمایه اولیه به سرمایه گذار برمیگردد محاسبه شود و ملاک انتخاب بین دو یا چند پروژه شود که البته بزرگترین مزیت این روش سادگی آن و بزرگترین عیب آن در نظر نگرفتن ارزش زمانی پول مخصوصا در اقتصادهای تورمی است.
برای اطلاعات بیشتر از این روش، محاسبه آن ، مزیت و معایب آن میتوانید به مقاله دوره بازگشت سرمایه مراجعه کنید.
NPV یا خالص ارزش فعلی چیست؟
خالص ارزش فعلی یکی از مهمترین و اصلیترین روشهای سرفصل بودجه بندی سرمایهایی است که بسیاری از مشکلات روشهای دیگر را برطرف کرده است اما همچنان معایبی دارد که به آنها نیز میپردازیم. قطعا ایرانیان با مفهموم تورم، ارزش زمانی پول آشنا هستند و میدانند که پولی که الان دریافت میکنند بسیار ارزشمندتر از پولی است که آینده قرار است دریافت کنند و بنابراین روش NPV که اختصار Net present value است سعی دارد که عیبی که در روش دوره بازگشت سرمایه وجود دارد را با لحاظ کردن ارزش زمانی پول از بین ببرد.
NPV یا خالص ارزش فعلی در واقع یک روش است برای تعیین اینکه یک آیا یک پروژه با توجه به درآمدهای پیش بینی شده آینده و هزینههای اولیه سودآور است یا خیر؟ در واقع این روش با تنزیل درآمدهایی که در آینده قرار است اتفاق بیفتد و به محاسبه اینکه در زمان حال آن درآمدها چقدر ارزش دارد و کمکردن هزینهها از آن سعی دارد تصمیمگیری را آسان کرده و در وهله اول نشان دهد که یک پروژه آیا سود آور است یا زیان آور و در وهله دوم بتواند بین چند پروژه که سودآور هستند تمایز ایجاد کرده و انتخاب را ساده کند.
C0 نشان دهنده هزینههایی است که در ابتدای انجام پروژه انجام میشود و علامت منفی قبل از آن نیز نشان از همین موضوع دارد که هزینه است.
Ct نیز نشان دهنده درآمدهایی است که در دورههای مختلف ایجاد میشود و در درآمد هر سال با نرخ r تنزیل میشود. درآمد سال اول یک سال، درآمد سال دوم دو سال و … تنزیل میشوند.
r نرخ تنزیل و t دوره زمانی است.
NPV>0 : این حالت زمانی رخ میدهد که ارزش فعلی درآمدهای پروژه از هزینههای اولیه آن بیشتر است و این پروژه سودآوری دارد و انجام دادن آن منطقی است.
NPV<0 : این حالت زمانی رخ میدهد که ارزش فعلی درآمدهای پروژه از هزینههای اولیه آن کمتر است و این پروژه زیان ده خواهد بود و انجام دادن آن منطقی نیست و رد میشود.
NPV=0 این حالت زمانی رخ میدهد که ارزش فعلی درآمدهای پروژه برابر با هزینههای اولیه آن است و در این حالت بی تفاوتی در انجام دادن یا ندادن آن رخ میدهد.
به مثالهای زیر برای ساده شدن مفهموم NPV توجه بفرمایید:
پروژه الف به یک شرکت پیمانکاری پیشنهاد شده است که هزینه اولیهایی معادل 100 میلیون تومان داشته و درآمد سال اول و دوم آن به ترتیب 100 میلیون و 50 میلیون تومان و نرخ تنزیل برابر 20 درصد است و به اینصورت داریم :
NPV به دست آمده برای پروژه الف مثبت و بزرگتر از صفر است انجام این پروژه منطقی است. در واقع ارزش فعلی 100 میلیون تومان که ابتدای کار هزینه میشد همان 100 میلیون تومان است و ارزش فعلی 100 میلیون تومانی که در سال اول قرار است به دست آید 83.33 است و ارزش فعلی درآمد 50 میلیون تومانی سال دوم 34.72 میلیون است و بنابراین در صورت کسر هزینه از ارزش فعلی درآمدهای سالهای آینده به طور خالص 18.06 میلیون تومان سود نصیب پیمانکار خواهد کرد.
حال پروژه ب نیز به این پیمانکار نیز پیشنهاد شده است که باید تصمیم بگیرد بین پیروژه الف و ب کدام را انتخاب کرده و انجام دهد.
پروژه ب هزینه اولیهایی معادل 200 میلیون تومان دارد و درآمد سال اول و دوم آن به ترتیب 150 و 100 میلیون تومان است و با نرخ تنزیل 20 درصد NPV این پروژه برابر است با :
NPV به دست آمده از این پروژه منفی 5.56 است که بدان معناست که ارزش فعلی عایدی حاصل از انجام این پروژه منفی 5.56 خواهد بود و انجام دادن آن برای پیمانکار زیان به همراه خواهد داشت بنابراین قطعا انجام این پروژه رد خواهد شد.
در صورتی که NPV دو پروژه مثبت باشد آن پروژهایی انتخاب میشود که NPV بزرگتری داشته باشد زیرا NPV بزرگتر به این معناست که ارزش فعلی سود این پروژه بیشتر است و سود بیشتری نصیب پیمانکار خواهد کرد.
IRR یا نرخ بازده داخلی چیست؟
نرخ بازده داخلی یا IRR نرخی است که با آن NPV صفر میشود. IRR که اختصار Internal rate of return است میتواند امکان تصمیمگیری را راحتتر کرده و بیان میکند در کدام نرخ تنزیل ارزش فعلی درآمدهای یک پروژه با هزینه اولیه آن برابر میشود. با مثال زیر سعی میکنیم مفهموم نرخ بازده داخلی را سادهتر بیان کنیم:
فرض کنید یک فرصت سرمایه گذاری با بازده 25 درصدی به شما پیشنهاد شده و یک سرمایه گذاری دیگر با هزینه اولیه 200 میلیون تومان و درآمد 200 میلیون تومانی در سال اول و درآمد 70 میلیون تومانی در سال دوم به شما پیشنهاد شده است که برای مقایسه این دو سرمایه گذاری با دست آوردن نرخ بازده داخلی تصمیم گیری راحتتر خواهد شد.
محاسبه IRR به صورت دستی سخت است و با تابع (=irr) میتوان آن را محاسبه کرد. با استفاده از این تابع نرخ بازده داخلی این پروژه 27% به دست آمد که از پروژه اول که 25 درصد بازده داشت جذابتر است و بنابراین پروژه الف رد شده و پروژه ب قبول میشود.
PI یا شاخص بازده سرمایه گذاری چیست؟
شاخص بازده سرمایه گذاری که با نماد PI نمایش داده میشود و اختصار productivity index است معیاری برای سنجش جذابیت یک پروژه یا سرمایهگذاری است. در واقع PI از تقسیم ارزش فعلی جریانات نقد ورودی آتی بر C یا همان هزینه اولیه به دست می آید.
این شاخص نشان میدهد که ارزش فعلی جریانات نقد ورودی آتی پروژه نسبت به سرمایهگذاری اولیه جذابیت دارد یا خیر. در واقع داریم :
PI>1 : بدان معناست که ارزش فعلی جریانات نقد ورودی آتی از یک پروژه بزرگتر از سرمایه گذاری اولیه است و اجرای پروژه توجیه دارد.
PI<1 : بدان معناست که ارزش فعلی جریانات نقد ورودی آتی از یک پروژه کوچکتر از سرمایه گذاری اولیه است و اجرای پروژه توجیه ندارد.
PI=1 : بدان معناست که ارزش فعلی جریانات نقد ورودی آتی از یک پروژه برابر سرمایه گذاری اولیه است و در اجرای پروژه بی تفاوت هستیم.
در این حالت مولفههای دیگر مانند IRR و … نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
سخن پایانی
تقریبا برای هر پیمانکاری پیش آمده است که بین یک یا چند پروژه مردد شده است و نمیتواند انتخاب کند که کدام پروژه بیشترین بازدهی را دارد و روشهایی که در این مقاله به آنها اشاره شد میتوانند این تردید را برطرف کنند. همچنین تمام این روشها به طور مشابه در سرمایهگذاریهای دیگر از جمله بازار سرمایه و سهام کاربرد دارد و میتواند تردیدها و سختیهای تصمیم گیری را بر پایه منطق برطرف کند.
هر روش مزیت و معایت خود را دارد و نمیتوان یک روش را به صورت مطلق به برای تمام پروژهها و فرصتهای سرمایهگذاری تجویز کرد اما میتوان گفت که روش NPV و IRR کاربرد بیشتری نسبت به بقیه روشها دارد.