1) اخر هفته به یکباره جو مذاکرات و برجام داغ شد. بعد از چند وقت که مذاکرات تقریبا تعطیل شده بود، به نظر می رسد امدن وزیرامور خارجه روسیه به ایران و پس از آن صحبت هایی که میان طرفین اروپایی و امریکایی صورت گرفت باعث شده اتفاقات جدیدی در مذاکرات بیافتد. این هفته احتمالا اخبار پیرامون موضوع مذاکرات زیاد باشد و باید به این اخبار توجه کرد و در معاملات خود مدنظر قرار داد. البته بعید است اثر کوتاه مدتی در بازار داشته باشد چرا که سهام دلاری در این چند وقت با دلار نیمایی حرکت می کردند و رشدی تجربه نکردند و سهم های موسوم به برجامی هم که فعلا خبر جدی وجود ندارد که با توجه به آن حرکتی داشته باشند. اما این موضوع مذاکرات برای بلندمدت بازار بسیار اهمیت دارد و می تواند رشد پایدار در آن ایجاد کند
2) همزمان با سیاست های انقباضی شدید از سوی فدرال رزو و بانک های مرکزی دیگر و همچنین ترس بسیار بالای فعالان بازارها از ادامه این سیاست ها به منظور کنترل تورم، برداشته شدن قرنطینه های چین باعث شده است که کالاهای اساسی انبار شده در چین مانند مس و روی و فولاد به بازار داخلی و صادراتی این کشور سرازیر شود و قیمت های فلزات را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. همانگونه که می دانیم مشکل اصلی دنیا کمبود عرضه انرژی (نفت، گاز و غیره) و غذا است. به نظر می رسد با فروکش کردن هیجانات منفی و همچنین خالی شدن اثر یکباره انبارهای پر چین در فلزات رنگی مثل روی و مس مجددا می توان شاهد قیمت های بالاتر بود. اما در مورد فولاد خصوصا در منطقه ی ما، جنگ روسیه و تخفیف های سنگین شرکت های این کشور در صادرات فولاد به نظر می رسد ادامه داشته باشد.
3) داستان بلوک دو خودروساز کماکان ادامه دارد. هفته ی فعلی پمپاژ خبری به بالاترین حد خود خواهد رسید. چون قیمت ها به محدوده ای نزدیک شده اند که پول نوسان گیر بازار دیگر توان رو به بالاتر زدن نخواهد داشت. یا باید از بیرون پولی پمپاژ شود یا پوشش خبری و نوع اخبار به حدی مثبت باشد که موج دوم خریداران بازار را ترغیب به خرید کند. در هر حال مثل اولین روز این داستان باید عرض کنیم خصوصی شدن این دو خودروساز گام مثبت و بسیار مهمی است و فارغ از نوسان مثبت و منفی کوتاه مدت می تواند اثر پایدار بسیار مثبتی هم بر فعالیت این شرکت ها داشته و هم بر ارزش بازار آنها. چهارشنبه هم جز معدود صنایع مثبت و خوش معامله بازار بودند. با در نظر گرفتن ریسک نزدیک شدن به مقاومت به روند صعودی فعلی این صنعت می توان توجه کرد و از فرصت ها استفاده نمود.
4) فصل بهار شرکت ها به اتمام رسید و گزارش عملکرد خرداد نیز درحال منتشر شدن است. از نظر درآمدی شرکت ها عموما بهار خیلی خوبی را تجربه کردند. در صورتی که حاشیه سود ها خراب نشده باشد می توان انتظار داشت در بسیاری از صنایع گزارش بهار مطلوبی منتشر شود. از جمله پالایشگاه ها، سیمان، برخی پتروشیمی ها، برخی فلزاتی ها و فولادی ها، غذایی ها و غیره
5) تورم ماهانه 12/2 درصد به ثبت رسید که ناشی از حذف ارز ترجیحی بود. برآوردهای اولیه در این مورد تورم 7 درصدی بود که نشان از اشتباه سیاست گذار در تخمین اثرات حذف بوده. اما نکته مهم که باید در نظر گرفت این است که به آن معنا که همه انتظار دارند تورم انتظاری وحشتناک بالاتری در انتظار نیست و تورم سالانه چیزی بین 35 تا 45 درصد بسته به مقدار فروش نفت می تواند باشد. در حقیقت ما در یک دوره تورمی مزمن زندگی می کنیم که 4 سال از شروع آن گذشته و همین روند فعلا ادامه دارد. انتظار اینکه به یک کانال بالاتر در تورم برسیم فعلا متصور نیست.