الگوهای هارمونیک چیست؟

الگوهای هارمونیک چیست؟

الگوهای هارمونیک الگوهای نموداری هستند که بخشی از استراتژی معاملاتی را تشکیل میدهند و به معامله گران کمک میکند تا با پیش بینی تحرکات آینده بازار سطوح قیمتی را کشف کنند. به عبارتی الگوهای هندسی هستند که تغییرات قیمتی بالقوه و برگشت های روند را با استفاده از اعداد فیبوناچی شناسایی میکنند. معامله گران می توانند با شناخت این الگوها در اتخاذ تصمیمات معاملاتی آینده خود استفاده کنند. 

اغلب الگوهای هارمونیک توسط اسکات کارنی کشف شده و در انواع بازارهای مالی به کار گرفته شده است. 

تشابه بین الگوهای هارمونیک و الگوهای پایه ای این است که حرکت آینده ی قیمت را با هدف رسیدن به سودآوری پایه ریزی میکنند اما تفاوت اصلی آنها در این است که الگوهای هارمونیک دقیق تر و توام با محاسبات عددی تعریف شده اند. ساختار الگوهای هارمونیک براساس پنج سطح برگشتی است که شامل ترکیبی از سطوح اصلاحی( retracement) و گسترده (extension) فیبوناچی است که با هم محدوده ی برگشتی بالقوهای را می سازند.

سطوح فیبوناچی به نوعی سطوح حمایت و مقاومت محسوب میشوند. در واقع ابزار فیبوناچی اصلاحی و گسترده یک ابزار دونقطه ای هستند که با اتصال نقطه کف به سقف ترسیم میشوند. فیبوناچی اصلاحی برای تعیین انتهای اصلاح قیمتی و فیبوناچی گسترده در تعیین انتهای حرکت قیمتی استفاده میشوند.

مهمترین و کاربردی ترین سطوح فیبوناچی اصلاحی اعداد 38، 50، 61.8، 78.6 درصد می باشند. در فیبوناچی اصلاحی هدف میزان اصلاح قیمتی برای ورود به بازار یا باز کردن موقعیت خرید یا فروش است اما در فیبوناچی اکستنشن به دنبال هدفی هستیم که قیمت با بالاتر رفتن از سقف قبلی یا پایین تر آمدن از کف قبلی به سمت آن حرکت میکند. بنابراین فیبوناچی اصلاحی برای ورود به بازار و فیبوناچی گسترده برای خروج از بازار استفاده میشود. به نسبت های بالاتر از 100 درصد فیبوناچی اکستنشن گویند که مهمترین و کاربردی ترین آنها در الگوی هارمونیک نسبتهای 127 و 161.8 درصد هستند. 

انواع مختلف الگوهای هارمونیک عبارتند از الگوی ABCD، الگوی بت(BAT)، الگوی گارتلی(gartley)، الگوی پروانه (butterfly)، الگوی کراب(crab)، الگوی کراب عمیق (deep crab)، الگوی شارک (shark)

به طور کلی این الگوها به دو دسته تقسیم میشوند. دسته ی اول براساس ساختار اصلاحی پنج نقطه ای مثل گارتلی و بت و دسته ی دوم براساس ساختار پنج نقطه ای اکستنشن تشکیل می شوند. به طور مثال کراب و باترفلای در دسته دوم جای میگیرند.

الگوی ABCD

آسان ترین الگو در میان الگوهای هارمونیک الگوی AB=CD است که از سه حرکت و چهار نقطه تشکیل شده است. در اول یک حرکت AB که غیر قابل پیشبینی است اتفاق میافتد سپس یک حرکت اصلاحی BC و پس از آن یک حرکت DC مساوی و هم جهت با AB رخ میدهد.

با اعمال ابزار اصلاحی فیبوناچی در قسمت AB، قسمت BC باید بین سطح 38-61.8 درصد اصلاحی قرار گیرد و در حالت یک الگوی ایده آل این بازهی عددی بین سطوح 61.8 تا 78.6 درصد میباشد و هدف سطوح فیبوناچی اکستنشن در نقطه D بین اعداد 127-161.8 خواهد بود. 

در یک الگوی AB مساوی CD ایده آل، طول دو خط AB  و CD برابرند و مدت زمانی که برای رسیدن قیمت از نقطه A به نقطه B صرف میشود با مدت زمان رسیدن از نقطه ی C به ِD یکسان است.

معامله گران می توانند نقطه ورود سفارش خود را نزدیک نقطه c قرار دهند که به عنوان محدوده برگشتی بالقوه PRZ تعریف می شود. یا اینکه تا تکمیل الگو و اتمام حرکت CD  صبر کنند و سپس موقعیت خرید یا فروش خود را در نقطه D اتخاذ کنند. در صورتی که در نقطه D موقعیت خرید و فروش خود را باز کنند باید حد سود خود را نقطه c قرار دهند. 

نمودار1: AB=CD صعودی

الگوی ABCD

 

 

نمودار2: AB=CD نزولی

الگوی ABCD

 

الگوی بت BAT

نام الگوی بت از شکل ظاهری آن که شباهت به خفاش دارد برگرفته شده است. این الگو توسط اسکات کارنی در سال 2001 شناسایی شده است. این الگو نسبت به الگوی ABCD یک ضلع و یک نقطه بیشتر دارد که X نامیده میشود. ضلع اول (XA) به حرکت اصلاحی BC ختم میشود. اگر اصلاح تا نقطه ی B در سطح 50 درصد حرکت  XA اولیه متوقف شود در اینصورت ممکن است یک الگوی BAT مشاهده شود. 

اکستنشن CD باید حداقل در سطح 1.618 یا 161.8 درصد ضلع BC و یا حداکثر در سطح 2.618 قرار گیرد. اکستنشن CD نباید کمتر از BC باشد در غیر اینصورت الگو نقض میشود. در نمودار 3 الگوی بت صعودی و در نمودار 4 بت نزولی نمایش داده شده است. 

نمودار3: الگوی بت صعودی

نمودار3: الگوی بت صعودی

نمودار4: الگوی بت نزولی

نمودار4: الگوی بت نزولی

نقطه D یک محدوده ی prz ایجاد میکند که معامله گران می توانند در الگوی بت صعودی موقعیت خرید خود را در این منطقه اتخاذ کنند. همچنین در الگوی بت نزولی موقعیت فروش توسط معامله گران باز میشود.

در نمودار زیر نمونه ای از الگوی بت صعودی مشاهده می شود که اولین سطح برگشتی در محدوده 38 درصد بوده و در نهایت موج آخر به اندازه 88 درصد ریزش اول صعود کرده است و پس از تکمیل الگو مجدد با ریزش کوتاهی وارد روند صعودی شده است. اغلب الگوهای هارمونیک پس از تکمیل معادل 38 تا 50 درصد موج CD اصلاح را تجربه میکنند.

نمودار5

الگوی هارمونیک

 

الگوی گارتلی (gartly)

این الگو دو قانون کلیدی دارد اول اینکه نقطه B باید به اندازه ی 61.8 درصد حرکت XA اصلاح کند. دوم اینکه اصلاح تا نقطه D باید 78 درصد XA باشد.

این الگو در میزان اصلاح BC نسبت به AB بسیار شبیه به الگوی BAT است اما اصلاح نقطه B باید دقیقاً 61.8 درصد XA باشد. حد ضرر در الگوی گارتلی صعودی معمولا نقطه x در نظر گرفته می شود و حد سود اغلب در نقطه ی c قرار میگیرد. در گارتلی نزولی نقطه D نقطه ی اتخاذ موقعیت فروش و نقطه C حد سود و X حد ضرر در نظر گرفته می شود.

نمودار6: الگوی گارتلی صعودی

نمودار6: الگوی گارتلی صعودی

نمودار7: الگوی گارتلی نزولی

نمودار7: الگوی گارتلی نزولی

الگوی پروانه (butterfly)

باترفلای توسط بریس جیلمور کشف شده بود کسیکه از ترکیبات متفاوت سطوح فیبوناچی برای تشخیص سطوح اصلاحی استفاده کرد. مهمترین سطح فیبوی اصلاحی روی عدد  78.6 درصد موج XA قرار میگیرد و انتهای موج CD روی سطح اصلاحی 127 درصد موج XA و 161.8 درصد موج  BC قرار میگیرد. شما می توانید برای مطالعه ی بیشتر در مورد این الگو به مقاله ی الگوی پروانه مراجعه کنید.

نمودار8: الگوی باترفلای صعودی

نمودار8: الگوی باترفلای صعودی

نمودار9: الگوی باترفلای نزولی

نمودار8: الگوی باترفلای صعودی

الگوی کرب (crab)

یکی دیگر از کشف های اسکات کارنی الگوی کراب است که به معامله گران فرصت ورود به بازار در نقاط حداکثری و حداقلی را میدهد. مهمترین ویژگی الگوی کراب، اکستنشن 1.618 موج XA است که محدوده ی PRZ را مشخص میکند. در کراب صعودی اولین حرکت وقتی شکل میگیرد که قیمت به طور شارپی از نقطه X تا نقطه A افزایش مییابد. موج AB بین 38.2 تا 61.8 درصد موج XA اصلاح میکند. سپس با یک پروجکشن از BC تا سطح 2.618-3.618 ادامه مییابد که یک محدوده معتبر برای تکمیل الگو و برگشت بالقوه از روند جاری شناسایی میشود.

یک کراب نزولی با یک شیب ریزشی از نقطه X تا نقطه A شروع میشود سپس با یک افزایش ساده قیمت دنبال میشود سپس یک ریزش آرام و پس از آن با یک رشد شارپی تا نقطه  D ادامه مییابد.

نمودار10: کراب صعودی

کراب صعودی

نمودار11: کراب نزولی

کراب نزولی

الگوی کراب عمیق (deep crab)

این الگو تفاوت اندکی با الگوی کرب دارد. تنها تفاوت آنها در میزان اصلاح نقطه ی B است که باید 88.6 درصد حرکت  XA باشد و از نقطه x فراتر نرود. پروجکشن BC نیز در محدوده  2.24-3.618  قرار میگیرد.

نمودار12: الگوی کراب عمیق صعودی

الگوی کراب عمیق صعودی

نمودار13: الگوی کراب عمیق نزولی

نمودار13: الگوی کراب عمیق نزولی

الگوی شارک

این الگو هم که توسط اسکات کارنی کشف شده چندین وجه تشابه با الگوی کراب دارد اینکه پنج نقطه برگشتی دارد که با حروف O،X، A،B،C نمایش داده می شود.

یک الگوی شارک باید سه قانون فیبوناچی که در ذیل ذکر میشود را رعایت کند:

  1. ضلع AB باید در سطح اکستنشن 1.13 تا 1.618 از ضلع XA قرار گیرد.
  2. ضلع BC معادل 113 درصد از ضلع OX را نمایش میدهد.

هدف قیمتی پس از تکمیل نقطه C در سطح 50 درصد فیبوی اصلاحی ضلع BC قرار میگیرد. به عبارت دیگر پس از تکمیل الگوی شارک انتظار میرود که قیمت به میزان 50 درصد حرکت BC در الگوی شارک صعودی افزایش یابد.

نمودار14: الگوی شارک صعودی

نمودار14: الگوی شارک صعودی

نمودار15: الگوی شارک نزولی

نمودار15: الگوی شارک نزولی

هر الگویی یک منطقه برگشتی بالقوهای را تشکیل میدهد و نه اینکه الزاماً یک قیمت دقیقی را ارائه دهد به این دلیل که نقطه D توسط دو پروجکشن متفاوت تشکیل میشود. اگر همه سطوح پروجکشن به هم نزدیک باشند معامله گر میتواند یک موقعیت در آن محدوده باز کند. اگر سطوح پروجکشن از هم دور باشند به طور مثال اگر در نمودارهای بلند مدت جفت ارزها یا طلا فاصله بین سطوح بیشتر از 50 پیپ (کمترین واحد حرکتی نمودار) باشد به تعدادی از سیگنال های برگشت قیمتی از اندیکاتورها گرفته تا سطوح مقاومت و حمایت توجه میشود. 

حد ضرر هم میتواند در دورترین سطح پروجکشن قرار گیرد. به این معنی که فرض میشود فعال شدن حد ضرر غیر محتمل است مگر اینکه با حرکت بیشتر قیمت شکل گیری الگو رد شود.

معاملات هارمونیک یک راه دقیق و محاسباتی برای معامله کردن است اما نیازمند صبر و تمرین و مطالعات زیاد برای تشخیص الگوها است. الگوهای بت، گارتلی، باترفلای و کراب الگوهای هستند که بین معامله گران بیشتر شهرت دارند. ورود موقعیت ها در منطقه برگشتی بالقوه شکل میگیرند زمان یکه تایید قیمتی یک برگشتی را نشان میدهد و حد ضررها زیر موقعیت خرید یا بالای موقعیت فروش یا بیرون دورترین پروجکشن الگو است.

 

 

 

امتیاز شما به این مطلب
میانگین امتیاز ها از 8 نفر 5/5
آخرین مقالات
نظر خود را با ما در میان بگزارید